همینطور گزارش شرکت مککنزی نشان میدهد که 375 میلیون کارگر (معادل 14٪ نیروی کار جهانی) ممکن است طی پنج سال آینده مجبور شوند شغل خود را کاملاً تغییر دهند. این آمار چشمگیر تحولات پیشِ رو را نشان میدهد و بحث بر سر این است که آیا هوش مصنوعی یک تهدید بزرگ برای مشاغل سنتی است یا میتواند فرصتهای شغلی جدیدی بیافریند.
دیدگاه رهبران فناوری
رهبران فناوری در مورد آینده کار و تأثیر AI دیدگاههای متفاوتی دارند. از یک طرف عدهای نسبت به پیامدهای منفی هشدار میدهند: برای نمونه، ایلان ماسک در کنفرانسی گفته است «احتمالاً هیچکدام از ما دیگر کاری نخواهیم داشت» و پیشبینی کرده است که اگر رباتها و هوش مصنوعی همه کالاها و خدمات را فراهم کنند، کار انسان «اختیاری» خواهد شد.
جرِفری هینتون، استاد دانشگاه و از پیشگامان یادگیری عمیق، نیز تأکید کرده: «من واقعاً نگران این هستم که هوش مصنوعی بسیاری از کارهای روزمره را از بین ببرد» و حتی از طرح درآمد پایه جهانی حمایت میکند.
از سوی دیگر، مدیران ارشد دیگری تصویر امیدوارکنندهتری از هوش مصنوعی ارائه میکنند: ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل، معتقد است فناوری هوش مصنوعی بیشتر به «افزایش توانایی انسانی» کمک میکند تا جایگزین انسانها شود.
جینی رومتی، مدیرعامل سابق IBM، گفته است: «هوش مصنوعی جایگزین انسانها نخواهد شد، بلکه کسانی که از AI استفاده میکنند جای کسانی را خواهند گرفت که این کار را نمیکنند.»
ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، نیز اشاره کرده است: «کارهای دانشی امروز تا حدی قابل خودکارسازی هستند» و انتظار دارد کارگران آینده با چندین دستیار هوش مصنوعی کار کنند.
به طور کلی، برخلاف نگاه کاملاً منفی، بسیاری از رهبران فناوری معتقدند اگر چه برخی مشاغل تضعیف میشوند، اما فرصتهایی جدید (در زمینههای تحلیلی، مهندسی AI، و مهارتهای خلاقانه) نیز ایجاد خواهد شد و باید برای آن آماده بود.
مشاغل در معرض خطر
تحقیقات اخیر نشان میدهد مشاغلی که وظایف تکراری و قابل تعریف دارند بیش از بقیه در معرض خودکارسازی هستند. طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، مشاغل «دفترداری» و بانکداری (مثلاً متصدیان بانک و کارمندان ورود داده) بهسرعت کاهش خواهند یافت.
یکی از تحلیلها پیشبینی میکند که تا سال 2027 بیش از 7.5 میلیون شغل مربوط به ورود داده (Data Entry) ممکن است با هوش مصنوعی حذف شود. همچنین طبق نظرسنجی شرکت PwC، یکچهارم مدیران عامل شرکتها پیشبینی کردهاند که در سال 2024 بهخاطر تاثیر هوش مصنوعی، نیروی کار خود را تا سقف 5٪ کاهش دهند.
نگاههای گستردهتر نیز هشدار میدهند که اثرات AI جهانی است: برخی میگویند تا 2030 حدود 14٪ از نیروی کار جهان (حدود 375 میلیون نفر) مجبور به تغییر شغل خواهند شد و حتی برآورد شده که هوش مصنوعی بتواند در سطح جهان حدود 300 میلیون شغل را تحتتأثیر قرار دهد.
از نظر جغرافیایی نیز، کشورهایی با اقتصاد پیشرفته آسیبپذیرترند (برآوردها از تا 60٪ مشاغل تحت تاثیر در کشورهای توسعهیافته حکایت دارد) در حالی که سهم کشورهای در حال توسعه کمتر است. بهطور خلاصه، مشاغل اداری، خردهفروشی، خدمات مشتری و تولیدات روتین بیشتر در معرض خطر خودکارسازی توسط AI قرار دارند.
راهکارهای آمادهسازی نیروی کار
برای مقابله با چالشهای هوش مصنوعی، کارشناسان بر ضرورت آمادهسازی نیروی کار تأکید میکنند. اولاً، بازآموزی و مهارتآموزی مجدد (Upskilling/Reskilling) ضروری است: مطالعات اروپا نشان میدهد بیش از 60٪ کارکنان شغلشان دستخوش تغییر وظایف مرتبط با AI شده و سرمایهگذاری در مهارتهای دیجیتال و سوادِ کار با AI برای تقویت اشتغال انسانمحور حیاتی است.
ثانیاً، دولتها و بخش خصوصی باید برنامههای آموزشی گستردهای راهاندازی کنند. به عنوان نمونه، اجرای فرمان اجرایی آمریکا در اکتبر 2023 وظیفه وزارت کار را تعیین کرد تا با استفاده از قوانین بازآموزی شغلیِ موجود و بیمه بیکاری، طرحهای آموزشی مشترک برای کارگران آسیبدیده از هوش مصنوعی فراهم کند.
همچنین مشوقهای مالیاتی برای تشویق شرکتها به مشارکت در آموزش نیروی کار (مانند برنامههای کمکهزینه تحصیلی شرکتها) در نظر گرفته شده است.
سیاستگذاران پیشنهاد کردهاند حتی طرحهایی مانند درآمد پایه جهانی یا شبکهای از حمایتهای رفاهی برای افراد بازمانده از بازار کار AIمحور را بررسی کنند. علاوه بر این، تاکید بر آموزش مهارتهای انسانیِ غیرقابل خودکارسازی (مانند خلاقیت، هوش هیجانی و مهارتهای میانفردی) از سوی بخش آموزش و کارفرمایان مطرح شده است. در نهایت، نهادهای جهانی مانند OECD تأکید میکنند که «نیاز فوری به اقدام وجود دارد تا با سیاستهایی مناسب، هم از مزایای AI بهرهمند شویم و هم با خطرات آن مقابله کنیم»
نتیجهگیری
به طور خلاصه، هوش مصنوعی هم تهدیدی برای برخی مشاغل تلقی میشود و هم فرصت بالقوهای برای خلق شغلهای جدید. واقعیت این است که تکنولوژیهای نوین نمیتوانند روند اشتغال را بدون تغییر بگذارند. نکته مهم آن است که با آمادهسازی مناسب نیروی کار و سیاستگذاری خردمندانه، میتوان از این موج تکنولوژی حداکثر بهره را برد.
رهبران فناوری نیز بر نیاز به همگام شدن با تغییرات تأکید دارند: آموزش مهارتهای جدید، اتخاذ سیاستهای حمایتی و توسعه هوش مصنوعی مسئولانه، کلید موفقیت در این گذار است. در غیر این صورت، همانطور که برخی هشدار میدهند، میلیونها نفر ممکن است شغلشان را از دست بدهند و نابرابریهای اقتصادی افزایش یابد.
در مقابل، با مدیریت درست این روند، هوش مصنوعی میتواند تولید و کیفیت زندگی را بالا برده و زمینه فرصتهای شغلی جدید را در حوزههای پیشرفته علمی و خدماتی فراهم کند. به عبارت دیگر، آیندهی کار با هوش مصنوعی به میزان آمادگیِ ما بستگی دارد؛ همانگونه که سازمانهای بینالمللی هشدار میدهند باید «اکنون عمل کرد تا از مزایا استفاده شود و همزمان خطرات مهار گردد»
0 دیدگاه