وقتی که پای در جاده اربعین میگذاری، انگار قلبت از سینه بیرون آمده و در هر قدم با نام «یا حسین علیهالسلام» میتپد. نسیم گرم غرب کشور، بوی خاک آمیخته با عطر حرم را در هوا میپراکند و چشمها، دوردست را میکاوند تا شاید از همینجا، گنبد طلایی کربلا را ببینند. زائران از هر سو میآیند؛ بعضی با کولهای کوچک و چشمانی خیس، بعضی با کودکی بر دوش، و همه با یک مقصد... بینالحرمین.
در میانه این مسیر پرشور، پرچمهایی سیاه و سرخ برافراشتهاند؛ بر یکی از آنها نوشته است: «موکب شهدای بانک صادرات ایران». از دور که نزدیک میشوی، بوی چای تازه، عطر نذری و لبخند مردانی خسته اما سرشار از شوق، به استقبالت میآیند.
اینجا، سقفش سایه محبت است و فرشهایش با دستان عاشقان پهن شده. سماورها با صدای قلقل خود، مثل قلبهایی که از شوق میتپند، بیوقفه میجوشند. زائران، غبار راه را با جرعهای چای و لقمهای نان نذری میشویند و دعای خیر بدرقهشان میشود: «به سلامت بروی کربلا... ما دعاگوی توایم.»
خدمت در این موکبها تنها به اطعام و استراحت محدود نیست. اینجا، بانک صادرات ایران، بانکداری را از پشت میزها به دل جادهها آورده؛ دستگاههای خودپرداز برای برداشت پول نقد و ارائه خدمات بانکی، میزهای راهنمایی برای حل مشکلات بانکی و کارشناسانی که با یک لبخند، گرههای کار زائران را باز میکنند. بیش از 13 میلیارد دینار عراق، تا امروز، به دست بیش از 73 هزار عاشق سپرده شده تا بیهیچ دغدغه، خود را به بینالحرمین برسانند.
این موکبها قصه یک سال و دو سال نیستند. سالهاست که نام شهدای بانک صادرات ایران بر سر در این موکبها مزین است. امسال نیز این موکبها در 6 نقطه شامل: مرز مهران (استان ایلام)، مرز خسروی (استان کرمانشاه)، مرز شلمچه (استان خوزستان)، مرز تمرچین (استان آذربایجانغربی)، مرز باشماق (استان کردستان) و استراحتگاه زائران در ورودی شهر همدان برپا شدهاند. سالهاست که بیش از 55 هزار کارمند شاغل و بازنشسته این بانک، با دست و دل، پشت این پرچم ایستادهاند. این حرکت کارکنان بانک، نه یک وظیفه سازمانی، بلکه یک عهد قلبی است؛ عهدی برای خدمت بیچشمداشت به زائران سیدالشهدا علیهالسلام.
و در پایان جاده، وقتی زائر با بغضی شیرین از موکب بیرون میرود، نسیم عصرگاهی پرچمها را میلرزاند و صدایی در گوشش میپیچد: «راه کربلا، راه عاشقی است... و ما، تا همیشه همسفر توایم».
0 دیدگاه