به گزارش پارسینه؛ عبدالناصر همتی، رئیسکل اسبق بانک مرکزی و وزیر پیشین اقتصاد، در گفتوگو با محمدحسین رنجبران در برنامه «حضور» از خاطرات خود در دوران مسئولیتهای رسانهای و اقتصادیاش سخن گفت. وی به موضوعات مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی کشور، عملکرد دولت شهید رئیسی، پشت پرده استیضاح خود در مجلس و آینده لوایح مربوط به FATF پرداخت.
به گزارش جماران، همتی در این گفتوگو با تأکید بر ضرورت اصلاح حکمرانی اقتصادی کشور، از تجربیاتش در حوزه سیاستگذاری اقتصادی و تعاملاتش با نهادهای مختلف سخن گفت.
روایت عبدالناصر همتی از حساسیت امام درباره پخش بیبرنامه سخنرانیها در صدا و سیما
همتی در ابتدای گفتوگو با اشاره به فضای معنوی حسینیه جماران، از حضورهای مکررش در این مکان در اوایل انقلاب یاد کرد و گفت: ما سالها اینجا حضور پیدا میکردیم و صحبتهای امام را میشنیدیم.
وی درباره نخستین دیدارش با امام خمینی اظهار داشت: اولین بار در سال 1360 همراه با دیگر مدیران صدا و سیما برای دیداری خصوصی خدمت امام رسیدیم. امام در آن جلسه نکات مهمی درباره وظایف صدا و سیما مطرح کردند و نسبت به نحوه پخش سخنرانیها در رسانه ملی هشدار دادند. ایشان میفرمودند: وقتی رئیسجمهور آمریکا میخواهد صحبت کند، قبل از آن 100 نفر نطقش را بررسی میکنند. اینطور نباشد که صدا و سیما هر نطقی را بدون بررسی و از همه جنبهها پخش کند.
همتی با بیان اینکه متأسفانه این توصیهها در عمل چندان جدی گرفته نشد، گفت: در سالهای اخیر عملاً همه عادت کردهاند بدون توجه به ابعاد مختلف سخن بگویند و متأسفانه اثراتش را هم در جامعه میبینیم.
تصمیم درباره پخش سخنان امام در دیدار با فرستاده ویژه شوروی چگونه گرفته شد؟
او با اشاره به یکی دیگر از خاطرات خود، ماجرای دیدار امام خمینی با «شواردنادزه» فرستاده ویژه گورباچف را یادآور شد و گفت: در آن دیدار، وقتی نماینده شوروی پیام رهبر کشورش را رساند، امام فرمودند: او اصلاً نفهمید من چه گفتم. من میخواستم دنیای جدیدی را برایش باز کنم، ولی متوجه نشد. بعد هم بیهیچ خداحافظی خاصی جلسه را ترک کردند.
معاونت اسبق سیاسی صدا و سیما ادامه داد: عدهای معتقد بودند که باید کل این ماجرا بدون حذف پخش شود، اما من به عنوان مسئول پخش خبر با حاج احمد آقا تماس گرفتم و گفتم که مصلحت نیست اینطور پخش شود. پیشنهاد کردم بیصدا پخش کنیم و فقط اعلام شود امام از پیام تشکر کردند. حاج احمد آقا مخالفت کرد. گفتم پیام من را به امام منتقل کنید. ایشان بعد از 10 دقیقه برگشت و گفت: امام فرمودند من به مصلحت خودم صحبت کردم، شما هم به مصلحت خودتان پخش کنید؛ هر طور صلاح میدانید.
وی گفت: ما هم بخشهایی از ماجرا را حذف کردیم و نسخه خلاصه و بیصدای آن را پخش کردیم. به گمانم هنوز هم نسخه کامل آن منتشر نشده است. اما تشخیص آن زمان این بود که باید اینگونه پخش شود.
این مقام مسئول پیشین صداوسیما با اشاره به سبک مدیریتی امام در برخورد با رسانهها گفت: ایشان تشخیص را به مسئولان صدا و سیما واگذار میکردند، البته با این پیشفرض که اصول اطلاعرسانی رعایت شود. اما امروز این اصول به کلی زیر پا گذاشته شده است.
رسانه ملی امروز هر کاری دلش میخواهد میکند
یک هفته تمام برنامههای صبحگاهی مثل «صبح بخیر ایران» علیه من برنامه می ساختند
همتی در ادامه با انتقاد از وضعیت امروز رسانه ملی گفت: امروز هر کاری دلشان میخواهد میکنند. مثلاً وقتی وزیر اقتصاد بودم، یک هفته تمام برنامههای صبحگاهی مثل «صبح بخیر ایران» علیه من برنامه میساختند و میگفتند: همتی را حذف کنید، عامل بدبختی و مشکلات است! خب حالا که حذف شدم، مشکلات برطرف شد؟ صدا و سیما نباید وارد بازیهای سیاسی شود، ولی متأسفانه شده است.
آشنایی با امام در فضای دانشگاه
این استاد اقتصاد، از نحوه آشنایی خود با امام خمینی (ره) پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سخن گفت و افزود: در زمان پیروزی انقلاب 20 سال داشتم. اولین آشناییمان با امام، قبل از انقلاب بود. من سال 1354 وارد دانشکده اقتصاد شدم و سال آخر دوره لیسانسمان، انقلاب شد. در سال 1358 در آزمون فوقلیسانس اقتصاد نفر اول ورودی و سپس خروجی شدم.
او ادامه داد: در همان دوران با همکاری دوستان، انجمن اسلامی دانشکده را شکل دادیم. آن زمان تقریباً همه گروهها در دانشکده فعال بودند، اما انجمن اسلامی هنوز تشکیل نشده بود. بعدها انجمن اسلامی به نوعی نماینده نظام در دانشگاهها شد و نهایتاً به دفتر تحکیم وحدت تبدیل شد؛ با تمام دگردیسیهایی که بعداً پیدا کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که آشنایی او با امام از کجا آغاز شد، همتی گفت: از دانشگاه. فعالیت سیاسی خاصی نداشتیم اما با دوستان فعال در دانشکده در ارتباط بودیم. از 22 سالگی وارد مسئولیتهای پشتیبانی انقلاب شدم.
اراده و مردمدوستی؛ راز جذابیت امام برای نسل جوان آن دوران
امام ایدههای نوآورانه داشتند
رئیس پیشین بانک مرکزی در توصیف جذابیت شخصیتی امام خمینی (ره) برای جوانان آن زمان گفت: ارادهشان، مردمدوستیشان و حمایت همیشگی از مردم. امام همواره طرف مردم را میگرفتند و در سخنرانیهایشان بر اهمیت اراده مردم تأکید داشتند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: مردم بعد از انقلاب امید داشتند که شرایط زندگیشان بهتر شود. البته در خیلی از زمینهها، بهخصوص در حوزه اقتصاد، آنطور که انتظار میرفت پیش نرفت، اما امام ایدههای نوآورانه داشتند و به مردم گوش میدادند. من یادم است در دوران جنگ وقتی پیام میدادند، خیلی مؤثر بود و همه پیگیر بودند.
آن زمان دیدار امام ارزش بود و آمدن به حسینیه، یک جور پارتی حساب میشد!
همتی با یادآوری روزهایی که در صدا و سیما فعالیت میکرد، گفت: خیلیها برای دیدار با ایشان به ما که در صدا و سیما بودیم زنگ میزدند و درخواست میکردند که کارت دیدار برایشان تهیه کنیم. یعنی آمدن به این حسینیه و دیدار با امام، یک جور پارتی محسوب میشد! مثل الان که طرف میگوید حواله بدهید برای گندم، یا مثلاً آهن و سیمان بگیرد. آن موقع، میگفتند کارت بدهید برویم دیدار امام یعنی ارزشها اینقدر فرق کرده... آن زمان ارزش، دیدار با امام بود. حالا متأسفانه شده اینکه هر کسی رانت بیشتری بتواند بدهد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. متأسفانه امروز ارزشها تغییر کرده و هرکس که رانت بیشتری بدهد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
سخنان اقتصادی امام در بهشت زهرا؛ از شعار تا واقعیت؟
هم شرایط پیچیده و هم ناکارآمدی مدیریتی، مانع تحقق اهداف اقتصادی امام شد
در بخش دیگری از این گفتوگو، رنجبران با اشاره به سخنان امام خمینی در بهشت زهرا درباره آب و برق مجانی، پرسید آیا این سخنان بررسینشده بود یا بهدلیل شرایطی مثل جنگ، اجرایی نشد؟ همتی در پاسخ گفت: چند نکته وجود دارد. اول اینکه پیچیدگیهای اداره اقتصادی یک کشور شاید آن زمان بهطور کامل برای امام روشن نبود. دوم اینکه جنگ از همان سال 1359 آغاز شد و کشور را وارد یک وضعیت دائم از تنش، ترور، ناامنی و درگیری با گروهکها کرد.
وی تأکید کرد: بعد از جنگ هم، تحریمها آغاز شدند و ادامه یافتند. در برخی دورهها، اقتصاد به شکوفایی نسبی رسید اما مجدداً شرایط سخت شد. به نظرم هم شرایط پیچیده و هم ناکارآمدی مدیریتی، مانع تحقق اهداف اقتصادی امام شد.
همتی با اشاره به روند نزولی شاخصهای اقتصادی گفت: تا سال 1390، وضعیت اقتصادی مردم خیلی بحرانی نبود. اما از آن سال به بعد، با شروع تحریمهای حداکثری، شرایط اقتصادی مردم به شدت سخت شد.
عدمالنفع 400 میلیارد دلاری از صادرات؛ فرصتی که در سایه تحریمها از دست رفت
وزیر پیشین اقتصاد با اشاره به کاهش صادرات نفت طی سیزده سال گذشته اعلام کرد که عدمالنفع ناشی از این کاهش، رقمی نزدیک به 400 میلیارد دلار برآورد میشود. این مبلغ میتوانست بسیاری از مشکلات زیرساختی کشور را حل کند.
به گفته وی، بخش عمدهای از درآمدهای نفتی کشور به دلیل تحریمها و الزامات دور زدن آنها از بین رفته است. در برخی سالها، اگرچه میزان صادرات نفت بهظاهر بالا بود، اما بهدلیل واسطهگری و هزینههای جانبی تحریم، حدود 20 درصد از درآمد واقعی نفتی عملاً تلف میشد.
همتی با اشاره به مثالهایی برای نشان دادن مقیاس عدد 400 میلیارد دلار تصریح کرد: کل بدهی فعلی وزارت نیرو به پیمانکاران بین یک و نیم تا دو میلیارد دلار برآورد میشود؛ با بخشی از این 400 میلیارد دلار میشد پروژههای کلانی نظیر فشارافزایی در پارس جنوبی را به اجرا درآورد یا تحولاتی اساسی در زیرساختهای کشور ایجاد کرد.
کاهش شدید صادرات نفت؛ از اوج 110 میلیارد دلاری تا سقوط 7 میلیارد دلاری
رئیس اسبق بانک مرکزی خاطرنشان کرد: صادرات نفت ایران در سال 1390 حدود 110 میلیارد دلار بوده، اما این رقم در سالهای 1398 و 1399 به حدود 7 تا 12 میلیارد دلار کاهش یافته است. صادرات گاز اخیراً تا حدی افزایش یافته، اما باز هم بهاندازه صادرات نفت نیست. حتی با افزایش نسبی صادرات گاز، درآمد حاصل از آن حداکثر 10 میلیارد دلار در سال برآورد میشود که قابلمقایسه با درآمدهای نفتی نیست. اگر این تحریمها نبود و این منابع از بین نمیرفت، قطعاً بسیاری از مسائل اقتصادی کشور به وضع فعلی ناترازیهای شدید نمیرسید.
مقایسه شرایط اقتصادی کنونی با دوران جنگ
سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر افت کرده است
همتی در پاسخ به این پرسش که آیا شرایط اقتصادی امروز وخیمتر از دوران جنگ است، گفت: در دوران جنگ، انسجام اجتماعی بالایی وجود داشت. مردم منافع ملی را در اولویت قرار میدادند و تابآوری بیشتری از خود نشان میدادند و نظام از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار بود. اما انتخابات نشان داد که این سرمایه اجتماعی تا چه اندازه کاهش یافته و اصلاً قابل مقایسه با آن دوران نیست.
وی افزود: علاوه بر این، در دهه 60، توزیع کالا از طریق کوپن و یارانهها بهصورت منظم انجام میشد. در آن زمان نظم در توزیع کالاها نیز بسیار جدی بود. اما امروز چنین انسجامی دیگر وجود ندارد. امروز وضعیت بهگونهای است که نه نظام توزیعی مشخصی داریم و نه برنامهریزی منسجمی برای حمایت از اقشار آسیبپذیر.
همتی در بخش دیگری از صحبتهای خود، به تفاوت جمعیتی اشاره کرد و گفت: جمعیت کشور از حدود 35 میلیون نفر در دوران جنگ به حدود 90 میلیون نفر در حال حاضر رسیده است. بنابراین نیازها و تقاضاها دو برابر شده، درحالیکه زیرساختهای اقتصادی همسطح این رشد توسعه نیافتهاند.
تأثیر رسانهها و فضای مجازی بر تقاضای مصرفی
وی به نظریه «اثر تظاهر بینالمللی» اشاره کرد و افزود: یعنی مردم از طریق رسانهها، تلویزیون، سینما و حالا فضای مجازی، زندگی در کشورهای پیشرفته را میبینند و انتظار دارند که همان سبک زندگی را تجربه کنند. اما زیرساختهای اقتصادی کشور چنین امکانی را نمیدهد. نتیجه این است که تقاضای بالا شکل میگیرد ولی تولید و درآمد پایین است. این یکی از موانع توسعهیافتگی است.
وزیر پیشین اقتصاد گفت: در دهه 60 اصلاً تلویزیون یا فضای مجازی به این صورت وجود نداشت. یک تلویزیون بود و دو شبکه یک و دو. مردم دسترسی به ماهواره نداشتند که شبها بنشینند و سبک زندگی کشورهای دیگر را ببینند. اما امروز این امکان وجود دارد و همین باعث میشود سیاستها هم باید اصلاح و متناسب با شرایط روز شود. اگر این اصلاحات انجام نشود، نهتنها پیشرفت حاصل نمیشود، بلکه شرایط بدتر خواهد شد.
اگر به اقشار ضعیف توجه نشود، پشتوانه اجتماعی نظام آسیب میبیند
رئیس اسبق بانک مرکزی، اظهار داشت: علیرغم اینکه حمایت از اقشار مستضعف و ضعیف جامعه، بهویژه در حوزه معیشت و اقتصاد همواره مورد تأکید امام بود ولی بعد از جنگ به تدریج از این رویکرد فاصله گرفتیم. بعد از جنگ، برخی تصور کردند میتوان وارد دورهای شد که امکانات بیشتری در دسترس قرار دارد. این ذهنیت هنوز هم وجود دارد؛ بهویژه اگر توافقی در حوزه سیاست خارجی حاصل شود و تحریمها برداشته شوند، بلافاصله این تصور شکل میگیرد که باید شرایط بهتر شود، و همین موضوع سطح تقاضاها را نیز متفاوت و پیچیدهتر میکند.
همتی با مقایسه وضعیت فعلی با دوران جنگ تحمیلی، اظهار کرد: امروز وضعیت معیشتی مردم بهشدت تحتتأثیر تحریمها و کاهش ارزش پول ملی قرار گرفته است. بخش زیادی از طبقه متوسط جامعه بهدلیل کاهش قدرت خرید، به زیر خط فقر – حتی بهصورت نسبی – سقوط کردهاند. اگر دولت فعلی یا دولتهای آینده به این موضوع بیتوجه باشند، بخش مهمی از پشتوانه اجتماعی نظام را از دست خواهند داد.
وی با اشاره به احساس بیثباتی اقتصادی در میان مردم گفت: قیمتها بهطور روزانه در حال تغییر است و این شرایط زندگی را برای مردم سخت کرده. در چنین فضایی، نیاز به مرکزیت در تصمیمگیریهای اقتصادی وجود دارد. اگر تمام تمرکز کشور بر اختلافات سیاسی باشد، نتیجهای حاصل نخواهد شد.
برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور تعامل و توافق با جهان یک ضرورت است
همتی در پاسخ به این پرسش که آیا جلسات سران قوا میتواند چنین مرکزیتی ایجاد کند، تصریح کرد: پیچیدگی کارها افزایش یافته و در عین حال درآمدهای دولت کاهش یافته است. بهعنوان نمونه، در سال 1390 درآمد نفتی کشور حدود 110 میلیارد دلار بود و نرخ ارز بین 800 تا 1000 تومان نوسان داشت. اما اکنون درآمد نفتی به حدود 35 میلیارد دلار کاهش یافته و صادرات نفت از بیش از 2 میلیون بشکه در روز به حدود 1.2 تا 1.3 میلیون بشکه رسیده است. در کنار کاهش قیمت جهانی نفت، تخفیفهایی هم برای فروش نفت در شرایط تحریم در نظر گرفته میشود که این وضعیت را دشوارتر میسازد.
این کارشناس ارشد اقتصاد خاطرنشان کرد: وقتی بودجه دولت با کسری مواجه میشود، ناگزیر به فروش اوراق مالی روی میآورد. این اقدام منجر به افزایش نرخ بهره و در پی آن سقوط بازار سرمایه میشود. همچنین، در صورت نبود خریدار برای اوراق، بانکها مجبور به خرید آن میشوند و برای تأمین منابع، از بانک مرکزی استقراض میکنند. این چرخه به معنای چاپ پول و در نهایت افزایش شدید تورم است.
وی با تأکید بر اینکه این چرخه باید متوقف شود، گفت: برای این کار، تعامل و توافق با جهان یک ضرورت است و به نظر میرسد مقام معظم رهبری نیز به این جمعبندی رسیدهاند که باید مسئله تحریمها و تعامل بینالمللی بهصورت جدی حلوفصل شود.
ثبات اقتصادی بدون تعامل جهانی ممکن نیست
نمیشود با دور زدن تحریمها کشور را اداره کرد
همتی، در پاسخ به پرسشی درباره اثرگذاری توافقات بینالمللی بر اقتصاد کشور، تأکید کرد که صرفاً با دور زدن تحریمها نمیتوان کشور را اداره کرد. وی افزود: در همان مناظرات انتخاباتی هم گفتم، خیلیها گفتند تحریم را دور میزنیم و مشکلات را حل میکنیم. اما واقعاً چه چیزی را میشود با دور زدن حل کرد؟ فقط زندگی مردم است که دارد دور زده میشود.
وی ادامه داد: وقتی توافقی حاصل شود، ثبات ایجاد میشود. در شرایط ثبات است که میتوان برنامهریزی اقتصادی انجام داد. در وضعیت فعلی، هیچ سرمایهگذاری نمیداند سه ماه دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین به جای سرمایهگذاری، پول خود را به طلا و ارز تبدیل میکند. این بیثباتی باعث کاهش نرخ خالص سرمایهگذاری و افت تشکیل سرمایه ناخالص داخلی در کشور شده است.
بیثباتی در تصمیمگیریها؛ مانعی بر سر راه توسعه
همتی با انتقاد از ناپایداری تصمیمگیریهای اقتصادی در کشور گفت: مقررات دائم در حال تغییر است. یک روز میگویند کالایی صادر شود، روز دیگر میگویند نه. در مورد قیمت بنزین هم دو سال است بلاتکلیفی وجود دارد. اگر اعلام شود تا سه سال آینده هیچ قانونی تغییر نمیکند، این خود به اقتصاد ثبات میدهد.
او افزود که در دوره کوتاه مسئولیت خود در وزارتخانه، یکی از اولویتهایش ایجاد ثبات در تصمیمگیریها بوده است. وی همچنین به مشکلات ساختاری مانند ناترازی بودجه اشاره کرد و گفت: نمیشود ناترازی بودجه را نادیده گرفت. دخل و خرج کشور با هم نمیخواند و این مسئله باعث بروز تورم میشود.
تورم نتیجه طبیعی ناترازی بودجه
رئیس اسبق بانک مرکزی با بیان اینکه تورم نتیجه طبیعی عدم تعادل بودجهای است، تصریح کرد: اگر کشوری نتواند توازن بودجه را برقرار کند، این عدم تعادل در بازارهای مختلف از جمله بازار پول و ارز خود را نشان میدهد و باعث تورم میشود. این اصل اولیه اقتصاد است که در سطح مقدماتی نیز تدریس میشود.
تأثیر روانی مذاکرات بر بازار ارز
دروغ میگفتند که من نرخ ارز را بالا میبرم تا تورم را پایین بیاورم
همتی به تأثیر آغاز مذاکرات بر کاهش نرخ دلار و سکه اشاره کرد و گفت: با آغاز دور اول مذاکرات، نرخ دلار و سکه کاهش پیدا میکند. با اینکه گفته میشود نباید اقتصاد را به توافق گره زد، اما اثرات آن در بازار مشهود است.
وی در واکنش به اتهاماتی مبنی بر بالا بردن نرخ ارز در زمان تصدی خود، گفت: در دورهای که در مجلس برای استیضاح من بحث میشد، برخی میگفتند شما دارید ارز را بالا میبرید. گفتم مگر ممکن است وزیر اقتصاد بتواند بهتنهایی نرخ ارز را بالا یا پایین ببرد؟ این جزو کارنامه وزیر است. وقتی سوریه را تا حدی از دست داده بودیم، برخی از رهبران حزبالله و حماس از صحنه حذف شده بودند. از سوی دیگر، ترامپ سر کار آمده بود و مدام تهدید میکرد. خب، اینها باعث فشار روانی بر بازار ارز میشد. بعد گفتند اگر همتی را برداریم دلار پایین میآید. خب، برداشتند، چه اتفاقی افتاد؟ دلار رفت تا 110 هزار تومان، حتی تا مرزهای بالاتر.
وزیر پیشین اقتصاد با انتقاد از سیاسیکاریها در برکناری وی گفت: اگر میخواهید کار سیاسی کنید و همتی نباشد، خب بگویید من خودم استعفا میدادم و میرفتم. ولی واقعیت این است که در آن مقطع، عدهای بازی راه انداختند. من واقعاً علاقهمند نبودم که آن مسئولیت را قبول کنم؛ به اصرار برخی آمدم و حالا که آمدم بگذارید کار کنیم. بعد هم که سه ماه کشور را بدون وزیر اقتصاد گذاشتند. چه اتفاقی افتاد؟ آیا شرایط بهتر شد؟ مشخص است که نه. حتی دیدم که برخیها گفتند من نرخ ارز را بالا میبرم تا تورم را پایین بیاورم. کجا من چنین حرفی زدم؟ اینها تحریف و دروغ است. مگر میشود یک استاد اقتصاد کلان بگوید من ارز را بالا میبرم تا تورم را پایین بیاورم؟
تعامل جهانی، لازمه توسعه پایدار
نقش درهم در نوسانات ارزی ایران
همتی با اشاره به اهمیت تعامل با اقتصاد جهانی، تصریح کرد: هیچ کشوری بدون روابط اقتصادی، نظام بانکی بینالمللی، صادرات رقابتی و جذب سرمایه خارجی، به توسعه نرسیده است. اگر کشوری را میشناسید که بدون ارتباط جهانی توسعهیافته، معرفی کنید. ما مخلص شما هستیم، اما واقعاً چنین کشوری وجود ندارد.
وی در ادامه گفت: وقتی میگویند نباید وضعیت را به دلار گره زد، یعنی باید در برابر فشارها مقاومت کرد؛ من هم قبول دارم. باید در برابر زورگوییهای آمریکا ایستاد. ولی مقاومت به این معنا نیست که دست از تلاش برای تعامل برداریم. تعامل باید وجود داشته باشد، اما از موضع عزت. ما نمیخواهیم عزت کشور را زیر سؤال ببریم، اما نمیتوان گفت بدون هیچ ارتباطی با دنیا میتوان کشور را اداره کرد. دلارزدایی شعاری است که اگر تورم کنترل نشود، فقط جای دلار را یورو یا درهم میگیرد.
همتی به نقش درهم در بازار ارز اشاره کرد و گفت: حرفهایی مثل «دلارزدایی» را من نمیدانم چه کسی گفته؟ مگر میشود گفت دلار را کنار میگذاریم، دلارزدایی یعنی تورم را کنترل کنید. وقتی تورم کنترل شود، چرا باید قیمت دلار بالا برود؟ شما دلار را از بین ببری، قیمت یورو بالا میرود. چه فرقی دارد؟ یوروزدایی کنید بعد میبینیم قیمت درهم بالا میرود. درهم و دلار سالهاست تقریباً به هم متصلاند. تمام واردات و صادرات شما دارد از طریق درهم اتفاق میافتد. آن بالا برود میخواهید چه کنید؟ امروز نرخ درهم است که نرخ دلار را در بازار ایران تعیین میکند. واردکنندگان مجبورند در نبود ارز کافی، از بازار درهم استفاده کنند. اگر قرار است دلارزدایی کنیم، چرا از درهمزدایی صحبت نمیشود؟
چه کسی دارد به بازار خط میدهد که نرخ دلار بالا و پایین برود؟
رئیس اسبق بانک مرکزی گفت: الان چه کسی دارد به بازار خط میدهد که نرخ دلار بالا و پایین برود؟ اول درهم بالا میرود، بعد دلار در بازار تکان میخورد. ما خبر داریم، کسانی که در جریاناند، میدانند. پس اگر واقعاً اینطور است، چرا یکبار نمیگویند بیایید درهمزدایی کنیم؟ چون در واقع این درهم است که دارد نرخ دلار را حرکت میدهد. چرا نرخ درهم بالا و پایین میشود؟ به خاطر همین محدودیتها، به خاطر همین شوکها، به خاطر اینکه شما ارز کافی ندارید که به واردکنندهها بدهید. آنها مجبورند بروند درهم بگیرند. صادرکنندهها هم ارز را تبدیل میکنند به درهم و آنجا میدهند. اگر این مسائل را حل نکنید، حرف از دلارزدایی زدن فقط برای فریب مردم است. شعار قشنگیست، ولی نباید مردم را فریب داد.
فاصله صادرات ایران با کشورهای همرده
وی با ابراز تأسف از میزان صادرات کشور گفت: کل صادرات غیرنفتی ایران در سال جاری 58 میلیارد دلار بوده است، در حالی که ویتنام به 350 میلیارد دلار، ترکیه به 250 میلیارد دلار، و عربستان و اندونزی نیز هرکدام به 350 و 250 میلیارد دلار رسیدهاند. حتی با احتساب نفت، صادرات ما به 100 میلیارد دلار هم نمیرسد. آیا با این عدد میتوان یک کشور 90 میلیونی را اداره کرد؟
برچسبزنی به منتقدان علمی؛ مانعی برای اصلاحات
همتی با انتقاد از فضای سیاسی کشور گفت: وقتی کسی طبق اصول علمی اقتصاد حرف میزند، سریع به او برچسب نئولیبرالیست زده میشود. در حالی که جریان اصلی اقتصاد دنیا پذیرفته شده و کارآمد است. رئیسجمهور روسیه هم گفته تنها کشوری که هنوز تفکر کمونیستی دارد، ایران است. حتی چین و روسیه هم اقتصاد خود را آزاد کردهاند. ما همچنان به نسخههایی چسبیدهایم که دیگران کنار گذاشتهاند. اگر بپذیریم اقتصاد علم است و نخواهیم با برچسب، دلسوزان توسعه را حذف کنیم، میتوان امیدوار بود که مشکلات اقتصادی کشور حل شود.
آغاز مسئولیت در پخش خبر
مدیرکل اسبق پخش خبر رسانه ملی درباره فعالیتهای خود در دوران جنگ در صداوسیما بیان داشت: در اوایل جنگ، من در بخش پخش خبر و با آقای ایزدی همکاری داشتم. قائممقام پخش خبر بودم و حدود چهار تا پنج سال نخست جنگ در همین مسئولیت بودم. سپس ریاست واحد مرکزی خبر را بر عهده گرفتم و دوباره به پخش خبر بازگشتم و رئیس این بخش شدم. در پنج سال پایانی فعالیتم در صداوسیما، معاون سیاسی سازمان بودم.
وی با اشاره به نقش کلیدی صداوسیما در حوزه تبلیغات جنگ، افزود: ما مسئولیت تبلیغات جنگ را در صداوسیما به کمک دوستان به عهده داشتیم. در شورای اخبار جنگ عضو بودم؛ شورایی که در آن نمایندگان سپاه، ارتش و خبرگزاریها حضور داشتند. اخبار و تبلیغات جنگ در همین شورا جمعبندی و منتشر میشد.
ارتباط مستمر با دفتر امام خمینی(ره)
همتی با تأکید بر تعامل نزدیک با دفتر امام اظهار داشت: ارتباط ما با دفتر امام مستقیم و تنگاتنگ بود؛ بهویژه با حاج احمد آقا و مرحوم آقای محمدعلی انصاری که عملاً نقش اصلی را در دفتر ایفا میکردند. کارها با هماهنگی کامل با این دو عزیز پیگیری میشد. ارتباط با خود امام غیرمستقیم ولی مستمر بود. یعنی موارد مطرح میشد، به امام منتقل میکردند، و سپس نظر ایشان بازمیگشت.
روایتهایی از نگاه دقیق امام به رسانه و جنگ
وی با ذکر دو خاطره از حساسیتهای ویژه امام نسبت به مدیریت رسانهای جنگ، گفت: در عملیات موفق فتحالمبین، امام پیامی صادر کردند که با عبارات «فتحالمبین» و «إنا فتحنا...» آغاز میشد. حاج احمد آقا تماس گرفتند و گفتند که یک تحلیل مناسب در بخش تفسیر روز پخش شود. ما تحلیلی قوی آماده کردیم که این پیروزی چگونه به دست آمده است. اما بعدازظهر، حاج احمد آقا مجدد تماس گرفتند و گفتند امام خیلی ناراحت شدهاند. تعجب کردیم چون تحلیلمان کاملاً مثبت بود. اما مشخص شد که منظور امام از «فتحالمبین» صرفاً پیروزی نظامی نبوده، بلکه تحولی درونی در جان و فکر رزمندگان مدنظرشان بوده که منجر به این پیروزی شده بود. لذا همان شب، تحلیلی تازه با تمرکز بر جنبه معنوی عملیات تهیه و پخش کردیم. نگاه امام بسیار ظریف و دقیق بود؛ ایشان معتقد بودند پیروزی حقیقی از دل رزمندهها آغاز میشود.
وحدت ارتش و سپاه، خط قرمز امام
همتی با اشاره به خاطره دیگری خاطرنشان کرد: در عملیات «امام علی(ع)» که پیش از آزادسازی خرمشهر در ارتفاعات اللهاکبر انجام شد، اطلاعیهای منتشر شد که بهوضوح بار سپاهی بیشتری داشت، در حالی که ارتش نیز نقش اساسی داشت. شهید فلاحی، رئیس ستاد مشترک ارتش، خدمت امام رسید و گلایه کرد. امام فرمودند باید جبران شود. حاج احمد آقا تماس گرفتند و خواستار اقدام فوری شدند. من هم گفتم تنها راهش تهیه یک گزارش خبری تازه از صحنه عملیات است. شهید فلاحی نیز حمایت کردند و صبح روز بعد یک هواپیمای اختصاصی در اختیار تیم ما گذاشتند. با تیم خبری به منطقه رفتیم، مصاحبههایی از افسران ارتش گرفتیم و گزارش ویژهای تهیه کردیم که همان شب پخش شد. بعد از آن، شهید فلاحی تماس گرفت و بسیار قدردانی کرد. امام حتی به این جزئیات هم حساس بودند.
امام تأکید داشتند که فرماندهان نظامی نباید درباره مسائل سیاسی اظهارنظر کنند
همتی درباره خطمشی امام در تفکیک نقشها نیز گفت: یکی از تأکیدات جدی امام این بود که فرماندهان نظامی نباید درباره مسائل سیاسی اظهارنظر کنند. مثلاً آقای محسن رضایی، که از دوستان ما هم هستند، طبیعتاً تمایل به صحبتهای سیاسی داشتند. ما آن بخشها را از گزارشها حذف میکردیم. البته مجاز نبودیم بگوییم به دستور امام این کار را کردهایم، چون ممکن بود به روحیه فرماندهان آسیب بزند. وقتی اعتراض میکردند، پاسخ میدادیم که مطالب زیاد بوده و ضرورتی به پخش همهاش نبوده است. سیاست ما این بود که فقط مسئولان اصلی جنگ، مانند آقای هاشمی یا رئیسجمهور وقت، آیتالله خامنهای، در خصوص مسائل سیاسی اظهار نظر کنند.
اختلافنظری میان امام و آقای هاشمی وجود نداشت
وی در پاسخ به سؤالی درباره احتمال وجود اختلافنظر میان امام خمینی(ره) و فرماندهان ارشد جنگ، مانند آیتالله هاشمی گفت: واقعاً چیزی به اسم اختلاف جدی وجود نداشت. آقای هاشمی که آن زمان قائممقام فرمانده کل قوا بودند و همه اختیارات جنگ با ایشان بود، هیچگاه چیزی نمیگفتند که خلاف نظر امام باشد. من هیچگاه شاهد اختلاف علنی در موضوعات جنگ نبودم.
تصمیمگیریهای رسانهای درباره جنگ در ستاد تبلیغات صورت میگرفت
همتی در پاسخ به اینکه در مقاطع حساس جنگ مانند شکستها، چهگونه اطلاعرسانی صورت میگرفت و آیا امام توصیهای داشتند، توضیح داد: امام خیلی مستقیم در جزئیات اینطور موارد دخالت نمیکردند. تصمیمگیریها بر عهده ستاد تبلیغات جنگ بود. بنده شخصاً تصمیمگیر نبودم. ستاد تصمیم میگرفت و ما هم در چارچوب اعلامشده عمل میکردیم.
مردم دوران جنگ روحیهای بینظیر داشتند
وی در خصوص حفظ روحیه عمومی جامعه در دوران جنگ، گفت: جنگ هشت ساله بسیار سخت بود، ولی شرایط آن زمان اصلاً با امروز قابل مقایسه نیست. مردم آن زمان واقعاً تحمل بالایی داشتند. سبک زندگی، نگاه به مسائل، دغدغهها و خواستهها با امروز تفاوت زیادی داشت. نسل امروز، یعنی نسل Z و نسل آلفا، اصلاً نمیتوانند آن دوران را درک کنند. در آن دوران، حتی در زمان موشکباران، مردم بعد از اتمام تهدید، به زندگی عادی برمیگشتند.
همتی تأکید کرد: متأسفانه بسیاری از وقایع آن زمان را ننوشتم، ولی میدانم شرایط واقعاً سخت بود. رزمندگان، شهدا، جانبازان و خانوادههایشان کار بزرگی کردند و نباید اجازه دهیم خدمات آنها فراموش شود. این افراد حق بزرگی به گردن کشور دارند.
روایت عزل آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری
قش عبدالله نوری در تعدیل پیام امام درباره منتظری
این مدیر اسبق رسانه ملی به ماجرای رسانهای شدن تصمیم امام خمینی درباره آیتالله منتظری اشاره کرد و گفت: فکر میکنم ایام نیمهشعبان سال 1367 بود که آقای منتظری یک سخنرانی تند داشتند. مدتی بود که انتقادات صریحی از ایشان مطرح میشد و پس از آن سخنرانی، به من زنگ زدند و گفتند که امام فرمودهاند دیگر صحبتهای آقای منتظری در تلویزیون پخش نشود. این اولینبار بود که مستقیماً به من گفته شد اجازه پخش سخنان ایشان داده نشود.
وی افزود: یکی دو هفته بعد، تصمیم نهایی درباره قائممقامی گرفته شد. اگر اشتباه نکنم، ایام عید بود که اولین پیام از سوی امام برای پخش فرستاده شد؛ پیام نسبتاً تندی بود اما بعد گفته شد فعلاً پخش نشود. بعد نسخه دیگری از پیام فاکس شد. آن زمان تازه دستگاه فاکس راه افتاده بود. تأکید شده بود فقط افراد خاص به پیامها دسترسی داشته باشند. اطلاعیه نهایی، همان پیام تعدیلشده بود که در تلویزیون پخش شد. شنیدم آقای عبدالله نوری که آن زمان نماینده امام در جهاد سازندگی بود، نقش مهمی در تعدیل پیام داشتند و بین دو طرف وساطت کردند.
روایت همتی از پذیرش قطعنامه 598
آقای هاشمی گفت دیدیم ادامه جنگ اشتباه است و شجاعتش را داریم که بگوییم
عبدالناصر همتی در پاسخ به پرسشی درباره نحوه پوشش رسانهای پذیرش قطعنامه 598 با توجه به شعارهایی چون «راه قدس از کربلا میگذرد» یا شعار مؤکد امام درباره تداوم جنگ تا پیروزی و رفع فتنه گفت: همانطور که مسئولان نظام توانستند این تغییر موضع را هضم و به جامعه منتقل کنند، ما نیز در رسانه همین کار را کردیم. قطعنامه 598 در سال 1366 صادر شد و عراق بلافاصله آن را پذیرفت، ولی ما نپذیرفتیم. یک سال بعد، در تیر 1367، جمهوری اسلامی آن را پذیرفت.
وی ادامه داد: من جملهای از آقای هاشمی شنیدم که گفتند: دیدیم ادامه جنگ اشتباه است. اصرار بر ادامه جنگ اشتباه است و مصلحت کشور ادامه جنگ را ایجاب نمیکند. این شجاعت را هم داریم که بگوییم نمیخواهیم اشتباه را ادامه بدهیم و جنگ متوقف شد. مردم هم ناراحت نشدند، چون خود امام پیشدستی کردند و گفتند من جام زهر را نوشیدم. این باعث شد مردم همراه شوند. چون امام محبوبیت و مقبولیت بالایی داشتند، هیچ حساسیت منفی در بین بدنه وفادار و انقلابی جامعه ایجاد نشد. حتی کسانی که کاملاً در مسیر مقاومت بودند، با تصمیم امام همراه شدند.
لزوم واقعبینی در تصمیمات راهبردی کشور
همتی تأکید کرد: امروز هم اگر شرایط ایجاب کند و اگر آمریکا واقعاً صداقت نشان بدهد و ما بتوانیم به توافق برسیم، باید از این فرصت استفاده کنیم. چون شرایط اقتصادی مردم سخت است. حکمت هم همین را میگوید. اگر تصمیمی به مصلحت مردم و کشور باشد، باید گرفته شود. و اینجور تصمیمات بر عهده رهبران نظام است که حتما به مصالح کشور توجه دارند. نکته مهم این است که ادامه دادن یا پافشاری بر یک مسیر بدون درک کامل شرایط و مصالح کشور، معمولاً نتیجهبخش نیست.
روایت همتی از ساعات پرتنش رحلت امام و انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب
همتی در پاسخ به پرسش رنجبران درباره آمادگی رسانه برای پوشش وضعیت جسمی امام در لحظات پایانی حیات ایشان گفت: قبلاً پیشبینی کرده بودیم و دوربینهای خبر صدا و سیما دائماً در محل حضور داشتند و بهطور پیدرپی گزارشهایی از وضعیت سلامت امام منتشر میکردند و مردم هم پیوسته در حال دعا بودند.
وی با یادآوری فضای عمومی کشور در آن روزها گفت: شاید امروز نتوان به درستی آن لحظات را توصیف کرد. فضای حزنانگیزی بر کشور حاکم بود، اما مردم مشکلات اقتصادی و اجتماعی امروز را نداشتند. سرمایه اجتماعی نظام بسیار بالا و اعتماد عمومی به حاکمیت گسترده بود.
با امام لحظاتی پیش از رحلت
همتی با اشاره به خاطرهای از آخرین روز حیات حضرت امام اظهار کرد: از دفتر تماس گرفتند و سه نفر از صدا و سیما را خواستند: من، آقای زورق و آقای ایزدی. وقتی به حسینیه رسیدیم، گفتند دعا کنید و بروید امام را ببینید. فضای سنگینی حاکم بود و همه گریان بودند. البته امام هنوز رحلت نکرده بودند.
معاون سیاسی اسبق رسانه ملی گفت: جامعه هنوز از موضوع اطلاع نداشت. ما آمدیم و آن اطلاعیه معروف که مردم دعا کنند را که از سوی دفتر امام صادر شده بود، پخش کردیم. تقریباً ساعت 10:30 شب بود که دوباره به ما اطلاع دادند بیاییم. وقتی رسیدیم، گفتند امام به رحمت خدا رفتهاند. از آن لحظه، برنامهریزی برای اعلام این خبر تاریخی شروع شد. یک تیم مأمور شد که متن بیانیه را تهیه کند. آقای انصاری و دیگران هم مسئول آمادهسازی محوطه بهشت زهرا شدند. من به صدا و سیما برگشتم. چون مسئول بخش خبر بودم، در ساختمان ماندم تا بیانیه آماده شود. حدود ساعت 2 یا 3 نیمهشب بیانیه، نهایی شد.
وی خاطرنشان کرد: نمیدانم بیانیه را چه افرادی تهیه کردند. اسم افرادی از جمله آقای دکتر خاتمی مطرح بود. واقعاً آن شب آنقدر شلوغ بود که نشد به دقت تشخیص داد چه کسی متن را نوشت. ولی در نهایت، تأییدیه دفتر آمد.
افشار نتوانست خبر را بخواند، حیاتی را جایگزین کردیم
وی درباره نحوه اعلام رسمی خبر ارتحال امام گفت: ما ماندیم که چطور این خبر را برای مردم بخوانیم. قرار شد ساعت 7 صبح اعلام رسمی شود. دو گوینده خوب داشتیم. مرحوم آقای افشار که صدای بسیار خوشطنینی داشت و آقای حیاتی که ایشان هم گویندهای حرفهای و باتجربه بودند. گفتم هر دو را آفیش کنند. حدود ساعت 6:45 صبح بود که آقای افشار به سازمان آمد. افشار گفت من امکان ندارد بتوانم این خبر را بخوانم. هر چه اصرار کردم، گفت: نمیتوانم، اصلاً توانش را ندارم. وقتی دیدم افشار نمیخواند، و حیاتی که حدود ساعت 6:55 رسید، فوری گفتم ایشان را آماده کنند. گفتم به هر قیمتی شده باید بخواند. حیاتی صدایش میلرزید. دیگر لحظات پخش خبر رسیده بود که حیاتی گفت: من نمیتوانم این خبر را بخوانم. گفتم: هیچ اشکالی ندارد، حتی اگر گریه هم کردی، بخوان. فقط بخوان. این خبر باید اعلام شود. مهم نیست اگر صدایت بلرزد. نهایتاً، ایشان آن خبر را قرائت کرد که انصافاً بسیار تأثیرگذار و خوب اجرا شد.
در پاسخ به اینکه آیا با دلگرمی دادن به افشار ممکن بود او هم بخواند، همتی گفت: مطمئنم نتیجهای که با حیاتی حاصل شد، بهتر بود.
خبری که کشور را به هم ریخت
همتی با اشاره به واکنش عمومی مردم بعد از پخش خبر رحلت حضرت امام بیان داشت: با اعلام خبر در ساعت 7 صبح، کشور به هم ریخت؛ مردم به خیابانها ریختند و دستههای عزاداری شکل گرفت و فضای عمومی کشور کاملاً تغییر کرد.
پیشنهاد ادغام شبکهها تا چهلمین روز رحلت امام خمینی
وی افزود: در آن زمان تنها دو شبکه تلویزیونی داشتیم و برنامههای مناسبی در اختیار نبود. پیشنهاد دادم شبکههای یک و دو را تا چهلم امام ادغام کنیم. این تصمیم مؤثری بود و برنامههای رسمی از همان شبکه پخش میشد.
تماسهای متعدد در آستانه انتخاب رهبر
این مقام اجرایی پیشین صداوسیما با اشاره به وقایع پس از ارتحال امام و تعیین رهبری جدید اظهار داشت: در همان یک روز، تماسهای متعددی از سوی افراد و ذینفعانشان گرفته میشد و حساسیتها بهشدت بالا بود که اولویت در پخش با چه کسی است، یا چرا بخشی از این حذف شد؟ هر کسی احتمال میداد که شاید در معرض انتخاب برای رهبری قرار گرفته باشد. اما خوشبختانه جمعبندی نهایی خیلی سریع انجام شد و ما هم بلافاصله خبر رسمی را اعلام کردیم. تیمی که برای ضبط جلسه خبرگان رفت، از نیروهای متعهد و توانمند بودند که در دوران جنگ هم همه تلاششان را کرده بودند.
بخشی از جلسه خبرگان پخش نشد
همتی گفت: البته تمام آن جلسه پخش نشد، اما بخشهایی از پیام امام و برخی سخنرانیها بعدها پخش شد و در دسترس عموم قرار گرفت. بخش مربوط به رهبری هم بخشهایی از آن پخش شد.
امام گفته بودند آیتالله خامنهای برازنده رهبری هستند
وی در پاسخ به این سوال که آیا تصور میکردید بعد از امام، آیتالله خامنهای رهبر انقلاب شوند، خاطرنشان کرد: بله. در سفری که آیتالله خامنهای به کره شمالی داشتند و من هم همراهشان بودم، گزارشی از آن سفر تهیه کردیم که از اخبار سراسری پخش شد. بعدها از مرحوم حاج احمد آقا شنیدم که امام پس از دیدن آن گزارش فرموده بودند: «ایشان برازنده رهبری هستند.» این جمله را پیش از رحلت امام شنیده بودم.
نمیخواستم در صدا و سیما بمانم، ولی 13 سال ماندم!
همتی درباره فعالیتش در سازمان صدا و سیما گفت: من اصلاً برای کمک موقت آمده بودم. آقای زورق استعفا دادند و گفتند به دلایل روحی نمیتوانم ادامه دهم. من هم مایلم نبودم ولی آقای هاشمی اصرار کرد. دوست داشتم به رشته تخصصی خود یعنی اقتصاد بازگردم، ولی شوخی شوخی 13 سال در صداوسیما گیر افتادم! اصلا من نمیخواستم در صداوسیما بمانم. زنگ زدم به آقای هاشمی که بپرسم این حکم چیست؛ که متوجه شدم که در فرودگاه هستند و در عمل انجام شده قرار گرفتم و 5 سال هم معاون سیاسی بودم.
حوزه خبر باید با دفتر رهبری ارتباط تنگاتنگ داشته باشد
وی با اشاره به تعاملات خوب با دفتر رهبری در دوران مسئولیتش در صداوسیما بیان داشت: اصلا نمیتواند تعامل خوبی نباشد. قاعدتا حوزه خبر باید با دفتر رهبری ارتباط تنگاتنگ داشته باشد، چون مسائل حاکمیتی در خبر بسیار مهم است و الان هم باید باشد.
مدیریت حمایتگرانه محمد هاشمی در صداوسیما
نقش وی در تعدیل حکم اعدام گوینده رادیو
همتی دوران همکاری با محمد هاشمی را بسیار عالی توصیف کرد و افزود: آقای محمد هاشمی واقعاً مدیر مردی است و پشت مدیرانش میایستاد. در طول آن ایام، بارها دیدم که چگونه از مدیران و نیروهای زیردست خود حمایت میکرد و هیچگاه آنها را تنها نمیگذاشتند. حتی در جریان آن گزارش معروف رادیویی که در آن یکی از گویندگان گفته بود الگوی من «اوشین» است، و امام راحل ناراحت شده بودند و حتی حکم اعدام آن بنده خدا را داده بودند، آقای هاشمی گفته بودند: اگر قرار است کسی را بازداشت کنید، من را بازداشت کنید، چون مسئول صدا و سیما من هستم. ایشان به دیدار امام رفتند و عفو آن فرد را گرفته بود. این موضعگیری، بسیار تأثیرگذار بود.
اگر آیتالله هاشمی زنده بود، بسیاری از بحرانهای امروز رخ نمیداد
وی در ادامه درباره ارتباط خود با آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز گفت: ارتباط من با آیتالله هاشمی از زمانی که معاون خبر بودم آغاز شد و بعدها نیز ادامه یافت. ایشان به من اعتماد داشتند و گاهی خودشان مستقیماً برای دریافت خبر تماس میگرفتند. گاهی هم من ایدهای را با ایشان مطرح میکردم و در مورد آن گفتوگو میکردیم.
همتی در توصیف شخصیت مرحوم هاشمی گفت: آیتالله هاشمی فردی بسیار با تدبیر بود؛ در هر شرایطی راهحل پیدا میکرد و میان افراطها، مسیر میانه و منطقی را برمیگزید. نبود ایشان امروز واقعاً احساس میشود. اگر ایشان در این مقطع حساس حضور داشتند، شاید بسیاری از بحرانهای ناشی از تندرویها اساساً بهوجود نمیآمد.
هاشمی این اواخر مشی خود را اصلاح کرد
همتی در پاسخ به پرسشی درباره افتوخیزهای دهه پایانی حیات آیتالله هاشمی، گفت: بزرگترین ویژگی آقای هاشمی این بود که یک پراگماتیست واقعی بود؛ اشتباهاتش را میپذیرفت و آنها را اصلاح میکرد و این اواخر هم، مشی سیاسی خود را اصلاح کرد.
فرزندان هاشمی و تأثیر بر موقعیت سیاسی پدر
وی در پاسخ به سؤالی درباره تأثیر رفتار برخی فرزندان آیتالله هاشمی بر جایگاه سیاسی او، بیان داشت: آقای هاشمی خیلی توجهی به کسی نمیکرد و تحتتأثیر رفتار فرزندانشان قرار نمیگرفتند. ایشان فردی مستقل و صاحبنظر بود. البته طبیعی است که بهعنوان پدر، نمیتوانست فرزندانش را نادیده بگیرد. اما در مسائل مهم سیاسی، خودش تصمیمگیر نهایی بود.
تأسیس بانک سینا؛ تجربهای موفق در اقتصاد
رئیس اسبق بانک مرکزی به تجربه مدیریتی خود در حوزه اقتصاد و بهویژه تأسیس و توسعه بانک سینا پرداخت و خاطرنشان کرد: مؤسسه اعتباری بنیاد مستضعفان مجوز رسمی نداشت. ابتدا نام آن را به «سینا» تغییر دادیم و سپس با اصلاح ساختار، افزایش سرمایه و پذیرش الزامات بانک مرکزی، موفق شدیم مجوز رسمی تأسیس بانک را دریافت کنیم. این بانک در دوران مدیریتی من بهطور کامل مدرنسازی شد؛ چه از نظر طراحی شعب و چه از لحاظ سامانههای فناوری اطلاعات.
همتی همچنین به پرونده رفع تحریم بانک سینا اشاره کرد و گفت: بانک سینا بهدلیل ارتباط با نهادهای خاص، در فهرست تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفته بود. ما به دادگاه اتحادیه اروپا در بروکسل مراجعه کردیم و با ارائه مستندات، نشان دادیم که بانک صرفاً در چارچوبهای قانونی فعالیت میکند و درآمد آن صرف افزایش سرمایه شده است. در نهایت، دادگاه به نفع ما رأی داد و بانک سینا، به همراه بنده، از فهرست تحریمها خارج شد. این اتفاق در سال 1389 رخ داد.
ماجرای بازگشت ناگهانی از چین و تصدی بانک مرکزی
وی در ادامه به چگونگی حضورش در دولت حسن روحانی نیز اشاره کرد و توضیح داد: من برنامه حضورم در چین نهایی شده بود و حتی رونوشت استوارنامه خود را به مقامات چینی تحویل داده بودم و کار خود را آغاز کرده بودم. اما 10 روز بعدش، سمینار سفرای جمهوری اسلامی ایران بود که گفتند باید شرکت کنید، آقای روحانی هم در همان جلسه حضور یافتند. پس از سخنرانی، با من سلام و احوالپرسی کردند و احساس کردم تصمیمی در ذهنشان شکل گرفت.
همتی ادامه داد: عصر همان روز، من را صدا زدند و درباره وضعیت بازار ارز و افزایش نرخ دلار با من صحبت کردند. به ایشان گفتم شما دست بردارید، اگر رهایش کنید درست میشود. شما به4200 رساندهاید و التهاب ایجاد شده و فاصله دارد زیاد میشود. گفت که اگر رئیس بانک مرکزی را تغییر دهیم، خوب است چه کسی را بگذاریم؟ گفتم نمیدانم. آخر صحبتهایش گفت که شما قبول میکنید؟ گفتم من که الان سفیر هستم. گفت که نه ایرادی ندارد. به چینیها اطلاع میدهیم که مأمور معرفیشده برای سفارت چین، رئیس بانک مرکزی شده و فرد دیگری را جایگزین میکنیم. من گفتم اگر احساس میکنید میتوانم مؤثر باشم، بنده آمادگی دارم. نهایتاً، دو روز بعد، حکم ریاست بانک مرکزی صادر شد.
رئیس اسبق بانک مرکزی با اشاره به شرایط دشوار اقتصادی کشور در آن مقطع افزود: زمانی که من رئیس بانک مرکزی بودم، همه بار مدیریت ارز را متوجه من میدانستند و انواع تبلیغات منفی علیه من انجام میشد. وقتی هم که به وزارت اقتصاد رفتم، باز گفتند مسئول افزایش نرخ ارز، همتی است. میگفتم من که دیگر وزیر اقتصاد هستم! میگفتند نه ما با شما کار داریم. گفتم اگر میخواهید مرا بزنید بگویید من خودم کنار میرود ولی جوسازی نکنید و به مردم دروغ نگویید. چون مسئول ارز بانک مرکزی است.
رهبری بابت اقداماتم در بانک مرکزی تشکر کردند
وی خاطرنشان کرد: رفتیم در بانک مرکزی مستقر شدیم و به نظر کارهای مهمی هم کردیم. من تقدیر از رهبری را به دلیل اقداماتم دارم. بهصورت شفاهی هم در تلویزیون اعلام شد. ایشان در حاشیه نامههایی که داشتند، بابت اقداماتی که کردم، تشکر کردند. واقعا هم کمک کردیم و حمایتهای خوبی هم ایشان کردند.
کاهش فاصله نرخ ارز آزاد و نیمایی؛ تجربه موفق سال 99
همتی گفت: این صحبتهایی که میشود را قبول ندارم که میگویند همتی گفته اگر ارز نیمایی را به ارز آزاد نزدیک کنیم، ارز آزاد پایینتر میآید. بله پایینتر میآید. این تجربه را در اواخر سال 1399 و اوایل 1400 اجرایی کردم. در آن زمان، اختلاف میان ارز نیمایی و بازار آزاد را به حدود 2 تا 5 درصد کاهش دادیم. نرخ ارز بازار که در مقطعی به 32 هزار تومان رسیده بود، بهتدریج کاهش یافت و در زمان تحویل بانک مرکزی در سال 1400، نرخ دلار آزاد حدود 23 هزار تومان بود و ارز نیمایی حدود 21.500 تومان؛ یعنی عملاً نرخها بسیار به هم نزدیک شده بودند.
وی خاطرنشان کرد: علت این کاهش نیز روشن است. وقتی نرخ ارزی که به واردکنندهها اختصاص میدهید، سرکوب شده باشد، تقاضا بهشدت افزایش مییابد و رانت ایجاد میشود. اما زمانی که اختلاف نرخها کاهش یابد، تقاضا نیز متعادل خواهد شد. وقتی تفاوت تنها حدود 5 درصد باشد، دیگر صرفهای برای سودجویی باقی نمیماند؛ کسی نمیآید ارز نیمایی بگیرد و در بازار آزاد بفروشد، چون صرفه اقتصادی ندارد.
وزیر پیشین اقتصاد با بیان اینکه این مسأله میتوانست کمک بزرگی به کنترل بازار باشد، گفت: اما بدشانسی که آوردیم این بود که اول بانک مرکزی در اجرای آن ضعیف عمل کرد. در ایام تعطیلی زمستانی، که بهدلیل بارش برف تعطیلی چندروزه ایجاد شد، ناگهان اعلام شد که بازار جدید ارز راهاندازی شده و همه باید از این پس از طریق آن عمل کنند. این اعلام ناگهانی، شوکی به بازار وارد کرد. دومین اتفاق، بازگشت مجدد تحریمها توسط دولت ترامپ بود که فضای روانی بازار را بهشدت متشنج کرد. این هم به افزایش نرخ ارز در بازار آزاد منجر شد.
وی تأکید کرد: الان شرایط کمی آرامتر شده و اختلاف میان ارز نیما و بازار آزاد که در مقطعی به 50 درصد رسیده بود، الان به کمتر از 20 درصد کاهش یافته است. به اعتقاد من اگر توافقاتی که در حال مذاکره است، به نتیجه برسد، این اختلاف میتواند باز هم کاهش یابد و نرخها به یکدیگر نزدیکتر شود؛ این به نفع کشور است، چون میتواند از بروز رانت جلوگیری کند.
هزار هزار میلیارد تومان رانت اختلاف ارز نیمایی و ارز آزاد
رئیس اسبق بانک مرکزی با اشاره به تجربه سال 1402 در بازار ارز گفت: در آن سال، میانگین اختلاف نرخ ارز نیمایی و آزاد حدود 20 هزار تومان بود. با توجه به تأمین 50 میلیارد دلار ارز از طریق سامانه نیما، این اختلاف معادل هزار هزار میلیارد تومان یا همان هزار همت رانت ایجاد کرده است. اگر حتی یکمیلیونیوم این عدد را صرف تبلیغات علیه من میکردند، شاید مرا از وزارت کنار میگذاشتند!
افشاگری همتی از پشت پرده استیضاح
درخواستهای غیرمعقول برخی از نمایندگان؛ از مدیرعاملی شرکتها گرفته تا عضو هیئت مدیره شرکتهای بانکها
همتی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به فشارهای نمایندگان مجلس گفت: چون واقعاً تمایلی نداشتم وارد جدل با مجلس شوم، خیلی از مسائل را مطرح نکردم. اگر یادتان باشد، در جریان استیضاح، 20 دقیقه از زمانم را برای پاسخگویی استفاده نکردم، چون میدانستم تصمیمشان را گرفتهاند و فایدهای ندارد. نمیخواستم در آن شرایط، اطلاعات حساس کشور را مطرح کنم یا حرفهایی بزنم که باعث رنجش شود. میتوانستم چند مورد را عنوان کنم، مثلاً برخی نمایندگان درخواست داشتند که فلان مدیرعامل بانک یا شرکت را به آنها بدهم.
وی خاطرنشان کرد: طبق قانون، وزیر اقتصاد حدود 1600 تا 1800 حکم میزند. خیلی ها میخواهند عضو هیئتمدیره مناطق آزاد انتخاب کنند، عضو هیئت مدیره شرکتهای بانکها را بگذارند یا مدیرعامل فلان شرکت را تعیین کنند. حتی وقتی تغییراتی انجام میدادیم، اعتراض میکردند. خب، آیا باید میآمدم و همه اینها را علناً در مجلس اعلام میکردم؟ خوب نیست. من که نمیتوانم علیه بانک مرکزی صحبت کنم. خب طبیعی است که محکوم میشوید.
کسانی که از دولت سیزدهم علیه من کار میکردند، بعد از آن هم ادامه دادند
همتی درباره شایعه اختلافش با فرزین رئیس فعلی بانک مرکزی و فعالیت تیم رسانهای این دو چهره علیه یکدیگر نیز بیان داشت: من نمیدانم تیم رسانهای ما چه چیزی بوده. کسانی که از دولت سیزدهم علیه من کار میکردند، بعد از آن هم ادامه دادند. آنها در دولت آقای رئیسی علیه من کار کردند و بعدش هم ادامه دادند. حالا اینکه آقای فرزین خودش در این موضوع نقشی داشته یا نه، من بعید میدانم.
وی ضمن دفاع از عملکرد خود در دوران ریاست بر بانک مرکزی، تأکید کرد: اگر توافقاتی که در حال مذاکره است به نتیجه برسد، اختلاف نرخها باز هم میتواند کاهش یابد؛ این به نفع اقتصاد کشور است، زیرا از بروز رانت و سودجویی جلوگیری میکند.
چرا نباید تأیید میشدم؟
نامزد انتخابات ریاستجمهوری 1400، با اشاره به تأیید صلاحیت خود در آن انتخابات گفت: چرا نباید تأیید میشدم؟
وی در پاسخ به این پرسش که برخی دلیل تأیید صلاحیت او را رابطه نزدیک با یکی از مقامات امنیتی وقت عنوان کرده بودند، گفت: خیر. به نظرم رابطه من با همه خوب بود. مگر رابطه من با رهبری بد بود؟ در موارد مختلف همکاری و تعامل خوبی داشتیم.
نامه سرلشکر باقری را به رهبری ارجاع دادم
توجه ویژه رهبر انقلاب به مسائل اقتصادی و بانک مرکزی
همتی در ادامه به نمونهای از تعامل خود با رهبر انقلاب اشاره کرد و بیان داشت: سرلشکر باقری نامهای به من نوشتند و عنوان کردند که برای برخی نیازهای امنیتی کشور، مبلغی باید تأمین شود. تأکید داشتند که ما مسئول امنیت کشور هستیم و این منابع باید پرداخت شود. اما من هم به ایشان گفتم: من هم مسئول کنترل تورم و نقدینگی هستم و مسئولیتی در قبال این پرداخت نمیپذیرم. گفتم این موضوع را به آقا ارجاع میدهم. نامهای نوشتم و از طریق آقای حجازی به دفتر رهبری ارسال کردم و گفتم که هر تصمیمی که آقا بگیرند، من همان را اجرا میکنم. جالب اینکه بعداً تماس گرفتند و گفتند که مقام معظم رهبری نظر من را تأیید کردند. بنابراین ایشان با آقای باقری جلسه بگذارند و به نحوی به ایشان کمک کنند که از اهدافشان دور نشوند. این برای من خیلی مهم و افتخارآمیز بود.
وی خاطرنشان کرد: ایشان بسیار به مسائل اقتصادی و بانک مرکزی توجه میکردند. حتی مواردی از تخلفات را که گزارش میدادم و ایشان به سرعت دستور اقدام میدادند. ارتباط ما با ایشان هم خوب بود؛ با دیگر اعضا، مجلس و نهادهای دیگر هم رابطه مناسبی داشتیم. این مسائل را ساختند تا خراب کنند.
آقای روحانی گفت یا رئیسجمهور شو یا رئیس بانک مرکزی بمان
استعفا ندادم؛ برکنار شدم
در بخش دیگری از این گفتوگو، همتی به واکنش حسن روحانی به کاندیداتوریاش در انتخابات ریاست جمهوری 1400 اشاره کرد و گفت: قطعاً ایشان ناراحت شد که من نامزد انتخابات شدم. گفت یا رئیسجمهور شو یا بانک مرکزی بمان. روزی که تبلیغات انتخابات شروع شد، من در صداوسیما ضبط داشتم که آقای واعظی تماس گرفت و گفت امروز تصمیم گرفتیم استعفای شما را در دولت اعلام کنیم. گفتم من استعفا نمیدهم. اگر میخواهید برکنار کنید و تقریباً برکنار کردند.
آقای روحانی آدم توداری است
وی در پاسخ به اینکه چرا روحانی چنین تصمیمی گرفت، گفت: نمیدانم، تصمیم ایشان بود. آقای روحانی آدم توداری است. شاید در این مورد خاص، صلاح نمیدانست رئیس بانک مرکزی وارد انتخابات شود. بعداً هم که به ایشان گفتم، گفت بگذار این موضوع را کنار بگذاریم.
گفتم چرا فقط به آقای رئیسی میگویید «جناب آقا»؟
همتی درباره اتفاقات جلسه قرعهکشی مناظرهها و اعتراض به رنجبران درباره نحوه خطاب کردن نامزدها گفت: شما به آیتالله رئیسی گفتید «جناب آقای رئیسی»، گفتم خب لابد ترسیدید چون رئیس قوه قضاییه هستند. به بقیه میگویید «آقا»، به ایشان «جناب آقا». گفتم برای همه رعایت کنید.
رقبایم آن پنج نفر بودند، نه مهرعلیزاده
انتظار داشتم لاریجانی و جهانگیری هم بیایند
وی درباره فضای مناظرهها افزود: رقبای من آن پنج نفر بودند که همه فقط علیه من صحبت میکردند و برنامهای نداشتند. فقط میگفتند همتی خراب کرد، دولت روحانی خراب کرد، فلان خراب کرد. با این حرفها رای آوردند. شاید حتی دوست داشتند من مقابلشان باشم که بتوانند دولت آقای روحانی را نقد کنند.
همتی با انتقاد از ترکیب نهایی نامزدهای انتخابات گفت: من انتظار داشتم آقای لاریجانی و آقای جهانگیری هم بیایند. اگر میآمدند، شرایط خیلی بهتر میشد.
بخش زیادی از اصلاحطلبان نیامدند
اگر مشارکت بالا بود، شرایط اقتصادی امروز بهتر بود
وی افزود: متأسفانه به خاطر شرایط خاص، بخش زیادی از دوستان اصلاحطلب نیامدند. برآوردها میگفتند حدود 50 درصد از حامیان نیامدند. خیلیها شرکت نکردند. به همین دلیل انتخابات آنطور که انتظار میرفت، نشد. اگر میشد، شرایط اقتصادی امروز خیلی بهتر بود.
عملکرد دولت رئیسی نیازی به نقد ندارد
همتی در پاسخ به سوالی درباره دولت سه ساله شهید رئیسی، اظهار داشت: نقد نمیکنم چون نیازی نیست. معلوم است چه کار کردند.
وی درباره عملکرد دولت آقای پزشکیان نیز گفت: ایشان خودش دارد میگوید اوضاع خراب است. ما که نمیگوییم، خودش میگوید. اگر هم زیاد تعریف کنند، میگوییم اشتباه نکنید.
لیست بدهکاران را به آقای رئیسی دادم تا اعلام کند، اما اعلام نکرد
همتی در پاسخ به پرسشی درباره ارائه لیست بدهکاران بانکی به ابراهیم رئیسی در مناظرهها توضیح داد: نیت خاصی نداشتم. در جلسهای که فکر میکنم آقای جلیلی و دیگران هم بودند، مطرح شد که این بدهکاران مربوط به دوره شما بوده و هیچ کاری انجام نشده است. من گفتم که این بدهکاران مربوط به دوره من نیستند. من زمانی که به بانک مرکزی آمدم، بسیاری از این بدهیها را وصول کردم. گفتند چرا پیگیری نمیکنید، گفتم پیگیری میکنم. گفتند چرا اسامی را اعلام نمیکنید؟ من جلسه بعد اسامی را آوردم و گفتم بانک مرکزی مجاز نیست اسامی بدهکاران را اعلام کند، چون ممکن است این افراد علیه بانک شکایت کنند. ولی رئیس قوه قضائیه این اختیار را دارد که اسامی را اعلام کند. من اسامی را به ایشان دادم و گفتم اگر تمایل دارید خودتان اعلام کنید، اما اعلام نشد.
هیچوقت از من نظری نخواستند
دیداری که با رئیسی هماهنگ شد، ولی اتفاق نیفتاد
وی در پاسخ به این سوال که آیا شهید رئیسی در دوره سهساله دولت، از شما کمک یا نظری خواست؟ گفت: هیچ وقت از من کمک یا نظری نخواستند. فقط در دو هفته آخر، آقای دکتر مخبر که با هم رفاقت قبلی داشتیم – ایشان رئیس هیئت مدیره بانک سینا بودند و من مدیرعامل – به من گفتند ملاقاتی داشته باشیم. انصافاً آقای مخبر در دورهای که باید انتخابات را برگزار میکرد، به معنای واقعی کشور را خوب اداره کرد. ایشان آدم سلیمالنفسی است و عملکرد خوبی داشتند. حدود یک هفته قبل از حادثه سقوط هلیکوپتر، پیشنهاد ملاقات دادند. من ابتدا گفتم اگر بشود در ستاد اجرایی باشد، اما گفتند که دیگر در ریاستجمهوری هستند. نهایتاً پذیرفتم و جلسه برگزار شد.
همتی در ادامه گفت: در آن جلسه، پیشنهاداتی مطرح شد. گفتند چرا اینها را مطرح نمیکنید؟ پاسخ دادم کسی از ما نخواسته، وقت هم ندادند. آقای مخبر گفتند اتفاقاً ذکر خیر شما با آقای رئیسی بوده و همانجا به آقای اسماعیلی زنگ زدند تا وقتی برای دیدار با آقای رئیسی هماهنگ شود. من گفتم هر وقت بگویند، میآیم. اما متأسفانه فرصت نشد و حادثه شهادت پیش آمد. ما هم خیلی متأثر شدیم، چون من ایشان را دوست داشتم. البته انتقاداتی به سیاستهای اقتصادیشان داشتم، اما نقد شخصی نه.
اولین توییت را بعد از شنیدن خبر سقوط زدم
وی در پاسخ به سوالی درباره اولین واکنشش پس از شنیدن خبر سقوط بالگرد، بیان داشت: خبر سقوط را که شنیدم، اولین توییت را زدم و ابراز تأسف کردم و برای سلامتی ایشان دعا کردم، ولی متأسفانه حادثه تأیید شد و ما همه بسیار متأثر شدیم. ایشان را شخصیتا دوست داشتیم. نقد میتوانیم بکنیم چون بالاخره در مسائل سیاسی، میگفتیم من بهتر از شما اداره میکنم و آنها هم میگفتند که ما بهتر اداره میکنیم. خب باشد ولی میگفتم این اداره کردن، این اشکالات را دارد. اگر من بودم، این اشکالات را رفع میکردم. نقد کردن ما به اینکه مخالف شخصیت یک کسی باشیم، ربطی ندارد.
آقای رئیسی انسان شریفی بود
همتی در پاسخ به پرسشی درباره نقاط قوت و ضعف دولت آیتالله رئیسی، گفت: ایشان شخصیت بسیار شریف و قابل احترامی داشت. بیشترین ارتباط من با ایشان زمانی بود که در قوه قضاییه بود. ایشان گفته بود اقتصاددانها را جمع میکند و از نظراتشان استفاده میکند که نکرد. کسانی که با ایشان کار میکردند، توان کافی نداشتند. البته شرایط تحریم و مشکلات داخلی هم بیتأثیر نبود.
مدیریت اقتصادی دولت ضعیف بود
وی افزود: دوستان در آن زمان میگفتند شما بلد نیستید و ما میتوانیم، اما نتوانستند موفق باشند. مشکلاتی مثل تورم و مسکن همچنان باقی ماند. بخش زیادی از مشکلات کشور مربوط به تحریم است، اما بخش مهمی هم ناشی از حکمرانی اقتصادی است. قیمتگذاریهای فعلی غلط است. امام بارها گفتهاند دولت فقط باید نظارت کند، نه دخالت. این مفهوم حکمرانی خوب است که در دنیا پذیرفته شده. برخی دوستان میخواهند خودشان جای بازار را بگیرند، اما بدون نظارت. ما نه بازار را درست نظارت میکنیم، نه از دخالت دست برمیداریم.
آقای رئیسی رفتار صمیمانهای با اطرافیان داشت
مدیریت اقتصادی دولت را قبول نداشتم اما شخصیت ایشان را دوست داشتم
همتی درباره ویژگیهای شخصی آیتالله رئیسی گفت: با اطرافیانشان رفتار صمیمی، دوستانه و مهربان داشتند. در ارتباط با مردم هم همینطور بودند. آنچه ما میدیدیم، خوب بود.
او تأکید کرد: من به عنوان یک فرد با دیدگاه اقتصادی، روش مدیریت اقتصادی دولت را غلط میدانستم و معتقد بودم میتوانم بهتر عمل کنم. اما این به معنای نقد شخصیت ایشان نیست. ایشان انسان خوبی بودند، متواضع و مومن. همیشه میخواستند به کشور خدمت کنند.
حذف ارز 4200 تومانی تصمیم شجاعانهای بود که بد اجرا شد
همتی تصمیم دولت سیزدهم به حذف ارز 4200 تومانی را تصمیم شجاعانهای خواند که بد اجرا شد و افزود: من توصیههایی هم داشتم، ولی گوش نکردند. اگر با تدبیر اجرا میشد، نتیجه بهتری داشت.
وزیر سابق اقتصاد درباره علت رد صلاحیتش در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری چهاردهم گفت: من سؤال کردم، نگفتند تأیید نشدید، گفتند احراز نش
دید. بالاخره میگویند میخواستند 5-6 نفر را معرفی کنند و به آن جمع رسیدند.
آقای طیبنیا قبول نکرد، قرعه به نام من خورد
وی در پاسخ به اینکه چگونه وزیر اقتصاد دولت پزشکیان شد، اظهار داشت: آقای طیبنیا مسئولیت اجرایی قبول نکردند و فقط به عنوان مشاور عالی پذیرفتند که حالا هم تقریباً دیگر حضور ندارند. قرعه به نام من خورد.
همتی درباره عکس سهنفره با آذری جهرمی و طیبنیا توضیح داد: من در دفترم بودم. آقای جهرمی مدتها بود نیامده بود، آمد دیدن من و بعد آقای طیبنیا که اتاقش کمی آنطرفتر است، در زد و دید ما نشستهایم، آمد نشست و آقای آذری هم فوری یک سلفی انداخت. در دانشکده در اتاق ما باز است و همه میآیند و میتوانند یک سلفی بگیرند. دیروز هم یکی از دوستان سلفی گرفت. نباید از آن عکس برداشت سیاسی کرد.
سیاستهای ارز نیمایی را باز هم ادامه میدهم
تصمیم جمعی بود نه شخصی
رئیس اسبق بانک مرکزی درباره سیاست ارزی دوران تصدیاش در بانک مرکزی گفت: برای اینکه آن را به صلاح کشور و اقتصاد کشور میدانم. اما چرا برخی میگویند این تصمیم را همتی گرفته؟ این تصمیم، تصمیم ستاد اقتصادی دولت بود. ما در جلساتی مشترک با مجلس به این نتیجه رسیدیم. یعنی هم آقای قالیباف، هم رئیس کمیسیون اقتصادی و هم رئیس کمیسیون برنامه و بودجه در این تصمیم نقش داشتند و آن را تأیید کردند. اما در لحظهای که باید از من دفاع میکردند، نکردند. خب، بالاخره معمولاً میگویند ما شریک موفقیتها هستیم، اما در سختیها شراکتی نداریم!
وی افزود: من در جلسه ستاد اقتصادی این موضوع را مطرح کردم. گفتم آقای رئیسجمهور، شما شأنتان اجل است، رئیسجمهورید. آقای معاون اول هم شأنشان بعد از شما اجل است. آقای رئیس سازمان برنامه هم معاون رئیسجمهور است و مجلس با او کاری ندارد. آقای رئیس بانک مرکزی هم مجلس با او کاری ندارد. آقای دکتر طیبنیا هم مشاور عالی است، مجلس با او هم کاری ندارد. بعد شما اینجا تصمیم میگیرید و تنها کسی که در این زمینه به مجلس پاسخ هستم، من هستم. پس حداقل تصمیماتی که میگیرید، با من هماهنگ کنید تا من بتوانم پاسخگو باشم.
همتی تأکید کرد: بنابراین اینکه گفته میشود تصمیم همتی بوده، بله، همتی پیگیری کرده، اجرا کرده. بالاخره وزیر اقتصاد هستم، نمیشود تصمیم اقتصادی گرفته شود و وزیر اقتصاد آن را پیگیری نکند. اما تصمیم، تصمیم جمعی بود. حالا اینکه بعداً همه رفتند کنار و گفتند همتی را بزنیم، این سیاسی بود و ربطی به دولت هم نداشت.
برخی دنبال تسویهحساب سیاسی بودند
وزیر سابق اقتصاد ادامه داد: برخی گفتند همتی سه سال ما را متهم به ناکارآمدی کرد، حالا وقتش است نشان دهیم خودش ناکارآمد است. فقط توجه نکردند که ناکارآمدی در سهچهار ماه مشخص نمیشود.
از ظهر روز استیضاح حس کردم فضا تغییر کرده
وی در پاسخ به این سؤال که چه زمانی متوجه شد استیضاح رأی میآورد، گفت: از قبل هم حسهایی داشتم، اما ظهر همان روز احساس کردم جریانهایی پشتپرده فعال شدهاند. فضا تقریباً پنجاهپنجاه بود، حتی کمی به نفع من. اما بعدازظهر، ناگهان پشتم خالی شد.
مدنیزاده اقتصاددان خوبیست، اما تجربه اجرایی ندارد
همتی درباره جانشین احتمالیاش، گفت: آقای مدنیزاده استاد اقتصاد خوبیست. در کمیته نقدینگی بانک مرکزی با ما همکاری داشت. آدم خوشفکری است، ولی تجربه اجرایی ندارد. باید کمکش کنند تا از پس این مسئولیت سنگین برآید.
وی گفت: نمیدانم رأی اعتماد میگیرد یا نه، چون مجلس غیرقابل پیشبینی است. ولی امیدوارم رأی بگیرد. وزارتخانه نباید بلاتکلیف بماند.
او درباره آینده اقتصاد کشور گفت: انشاءالله که توافقی حاصل شود و اوضاع بهتر شود. امیدوارم این اتفاق بیفتد.
پالرمو را خودم پیگیری کردم
همتی درباره تصویب پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بیان داشت: خودم پیگیرش بودم. خودم نامهاش را تهیه کردم و آقای رئیسجمهور خدمت رهبری فرستادند. ایشان اجازه دادند و ما هم پیگیر بودیم. اتفاقا مرکز پولشویی وزارت اقتصاد، یعنی مرکز مالی ما، پیگیری میکرد و این مسیر طی شد. حالا امیدوارم CFT هم تصویب شود.
اگر FATF حل نشود، حتی با رفع تحریم هم مشکل داریم
تصویب CFT پنجاهپنجاه است
وی افزود: اگر FATF حل نشود، روابط بانکی بینالمللیمان مشکل دارد. حتی اگر تحریمها هم برداشته شوند، این مسئله پابرجاست.
همتی درباره تصویب CFT در مجمع تشخیص گفت: مخالفان CFT از مخالفان پالرمو بیشترند. احتمال تصویب آن را پنجاهپنجاه میدانم، ولی امیدوارم توضیحاتی داده شود که مجمع قانع شود.
نه به چین رفتم، نه به روسیه میروم؛ فعلاً دانشگاه هستم
او شایعه انتصابش به عنوان سفیر را رد کرد و بیان داشت: فعلاً که خبری نیست. قرار بود به چین بروم که آقای رحمانی رفتند. روسیه هم نمیروم. الان در دانشگاه متمرکزم و فعلاً هیچ ارتباطی با دولت ندارم.
همتی گفت: بعد از خروج از دولت یکیدو بار دیدار و گفتوگو با رئیسجمهور داشتیم، ولی ایشان خیلی مشغله دارند و ما هم مزاحم نمیشویم. پیشنهادی هم داده نشده.
برای مردم بودیم و هستیم
در پایان گفتوگو، همتی تأکید کرد: از روز اول هدفمان خدمت به مردم بوده. حالا هم اگر بتوانیم کمک کنیم، دریغ نمیکنیم. اگر هم نتوانیم، نقد دلسوزانه میکنیم. با رانتخوارها شوخی ندارم، اما با مردم با روی خوش برخورد میکنم. هر جا بتوانیم به کشور کمک کنیم، کوتاهی نخواهیم کرد.
به گزارش جماران، متن کامل این برنامه در پی می آید:
بسمالله الرحمن الرحیم و صلیالله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. سلام، خیلی خوش آمدید به برنامه حضور. اینجا حسینیه جماران است. تسلیت عرض میکنم ایام ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (رحمتالله علیه) را. در این برنامه میخواهیم با کسی صحبت کنیم که مسئولیتهای حساسی در زمان جنگ و همچنین در ایام ارتحال امام در عرصه اطلاعرسانی رسانه ملی داشته است.
ایشان 13 سال مسئولیت خبر، مدیرکلی پخش و معاونت سیاسی صدا و سیما را در دوران دفاع مقدس، زمان ارتحال امام و دوران ابتدایی رهبری مقام معظم رهبری بر عهده داشتهاند. بیشک خاطرات زیادی از آن روزهای حساس دارند که برای ما شنیدنی خواهد بود؛ چه از روزهایی که امام عزیزمان را از دست دادیم، چه از دوران جنگ تحمیلی که امام با بیانات و رهنمودهای خود آن را مدیریت میکردند.
علاوه بر اینها، ایشان تجربیات ویژهای هم در عرصه اقتصاد دارند؛ پس از دوران فعالیت در صدا و سیما، در حوزه اقتصادی نیز حضور پررنگی داشتند: از ریاست بیمه ایران ـ که از ایشان به عنوان پدر بیمه ایران یاد میشود ـ تا ریاست کل بانک مرکزی، و در سالهای اخیر نیز وزیر امور اقتصادی و دارایی بودند. همچنین یکبار هم صلاحیت ایشان برای نامزدی انتخابات ریاستجمهوری تأیید شد.
فکر میکنم دیگر مهمان برنامه را شناختهاید. حرفهای شنیدنی بسیاری برای ما خواهند داشت؛ هم از گذشته، هم از مسائل روز، و هم از آینده اقتصاد ایران.
در خدمت جناب آقای دکتر عبدالناصر همتی هستیم. در آغاز برنامه بخشی از سوابق ایشان را عرض کردم. وقت گذاشتند و در حسینیه جماران، در خدمتشان هستیم.
رنجبران: آقای دکتر، خیلی خوش آمدید.
همتی: سلام عرض میکنم، متشکرم. ممنونم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید، بهخصوص در این فضای معنوی که ما سالها، در اوایل انقلاب، اینجا حضور پیدا میکردیم تا صحبتهای امام را بشنویم.
رنجبران: اولین باری که آمدید جماران، یادتان هست کی بود؟
همتی: فکر میکنم سال 59 بود. بله، سال 59 یک دیدار خصوصی با امام داشتیم. با مدیران صدا و سیما خدمتشان رسیدند. ببخشید سال 60 بود.
رنجبران: در آن دیدار چه گذشت؟ با آقای محمد هاشمی بودید؟
همتی: بله آقای محمد هاشمی و دیگر مدیران حضور داشتند. آمدیم و صحبتهایی کردند درباره وظایف صدا و سیما؛ اینکه چه کار کنیم، چه کار نکنیم. فکر میکنم در همان دیدار بود که امام فرمودند: وقتی رئیسجمهور آمریکا میخواهد صحبت کند، قبلش 100 نفر نطقش را میبینند. اینطور نباید باشد که صدا و سیما همینطوری نطقها و مطالب را بدون بررسی پخش کند. باید از همه جنبهها بررسی شود. ولی متأسفانه در عمل این توصیه اجرا نشد. الان، در این 45 سال گذشته، عملاً همه عادت کردهاند که بدون توجه به ابعاد مختلف، صحبت کنند؛ و متأسفانه اثراتش را هم در جامعه میبینیم.
رنجبران: یعنی نظر امام این بود که حتی صحبتهای خودشان هم بررسی شود؟
همتی: بله، بله. این اجازه را داده بودند. مواردی بود که من این کار را میکردم؛ مثلاً در دیداری که نماینده گورباچف ـ شواردنادزه که آن زمان آمده بود تا پیام رهبر شوروی را بیاورد ـ حضور داشت، امام بعد از شنیدن پیام، بلند شدند و گفتند: ایشان اصلاً نفهمیدند من چه گفتم. من میخواستم یک دنیای جدیدی برای ایشان باز کنم، ولی متوجه نشدند پیام من را. و بدون خداحافظی خاصی رفتند. خیلیها میگفتند این را کامل پخش کنید. اما من گفتم سیاستهای خبری ایجاب میکند که ما این را کنترل کنیم؛ بخشهایی را حذف کنیم و سپس پخش کنیم. یادم هست زنگ زدم به حاج احمد آقا ـ خدا رحمتشان کند ـ و گفتم به نظر من این را بیصدا پخش کنیم، بگوییم امام تشکر کردند از پیام. بالاخره او ابرقدرت است و در روابط بینالملل بهتر است اینطور پخش شود. ایشان گفتند نه؛ گفتم پیام من را به ایشان منتقل کنید. رفتند و 10 دقیقه بعد آمدند و گفتند که امام فرمودند من به مصلحت خودم این صحبتها را کردم، شما هم با مصلحت خودتان پخش کنید، هرطور صلاح میدانید. ما هم خلاصهاش کردیم و پخش کردیم،
رنجبران: بیصدا پخش کردید و بعدها کامل پخش شد؟
همتی: بله. البته بعید میدانم هنوز هم کامل پخش شده باشد. بعدش دیگر اشکالی ندارد. اما آن زمان تشخیص این بود که چنین پخش شود. میخواهم بگویم که امام تشخیص را به صدا و سیما میدادند. البته صدا و سیما هم باید رعایت کند. یعنی اصول اطلاعرسانی به مردم باید رعایت شود؛ نه مثل الآن که هر کاری دلشان خواست انجام میدهند. اینجوری هم نباید باشد. اصولی وجود دارد که باید رعایت شود.
رنجبران: یعنی الآن معتقدید آن اصول رعایت نمیشود؟
همتی: اصلاً. شما ببینید، من وزیر اقتصاد بودم. یک هفته تمام، جنگ تبلیغاتی در برنامه «صبح بخیر ایران» میرفتند همتی را عزل کنید! همتی عامل بدبختی و مشکلات است. خب چه شد؟ حالا که همتی را حذف کردید، مشکلاتتان هم حل شد؟ اینها برنامه بود. صدا و سیما نباید وارد این بازیهای سیاسی بشود، ولی متأسفانه شد.
رنجبران: آشنایی شما با امام از کجا شروع شد؟ از قبل از انقلاب؟
همتی: نه، از طریق صدا و سیما. آشنایی که همه امام را میشناختند.
رنجبران: منظورم این است که اولین باری که اسم امام را شنیدید کی بود؟
همتی: اولین آشناییمان با امام، قبل از انقلاب بود. ما آن زمان دانشجو بودیم، در دانشکده اقتصاد. البته سنمان خیلی پایین بود. من وقتی انقلاب شد، 19 یا 20 سالم بود.
رنجبران: 21 سال.
همتی: نه 20 سال. شناسنامه مرا یک سال بزرگتر گرفته بودند، ولی متولد 1337 هستم. مهر 1337. بنابراین تقریباً 20 سالم بود که انقلاب شد. دانشکده اقتصاد بودیم. من سال 1354 وارد دانشکده شدم. وقتی انقلاب شد، در واقع سال آخر دوره لیسانسم بود. بعد از انقلاب، سال 1358 در آزمون فوق لیسانس شرکت کردم و نفر اول ورودی فوق لیسانس اقتصاد شدم و همچنین نفر اول خروجی بودم. ما سال 1358 وارد دوره فوق لیسانس اقتصاد شدیم و در همان دوران، انجمن اسلامی دانشکده را با کمک دوستان شکل دادیم. چون آن موقع تقریباً همه گروهها در دانشکده فعال بودند ولی انجمن اسلامی هنوز شکل نگرفته بود. انجمن اسلامی بعدها بهنوعی نماینده نظام در دانشکدهها شد. بعدها تبدیل شد به دفتر تحکیم وحدت، با همه دگردیسیهایی که بعدها داشت. ولی آن موقع، انجمن اسلامی پشتیبان نظام و انقلاب در دانشکدهها بود.
رنجبران: یعنی شما قبل از انقلاب از دانشگاه با امام آشنا شدید؟
همتی: بله، آشنایی ما با امام از آنجا بود.
رنجبران: فعالیت سیاسی هم میکردید؟
همتی: نه، 20 سالگی چه فعالیت سیاسی دارد؟ ولی با دوستانی که در دانشکده مذهبی و فعال بودن، ارتباط داشتیم. از 22 سالگی دیگر رسماً وارد فعالیتهای پشتیبانی و مسئولیتهای مختلفی در انقلاب برعهده گرفتیم.
رنجبران: آقای همتی جذابیت شخصیت امام چه بود؟ چه چیزی بیشتر از همه شما جوانهای آن دوران را جذب میکرد؟
همتی: اراده ایشان. اراده و مردمدوستی و پشتیبانی از مردم. یعنی همیشه طرف مردم را میگرفتند. این خیلی مهم بود. اراده مردم برای امام خیلی اهمیت داشت و همیشه در سخنرانیهاشان این موضوع را مطرح میکردند. البته باید شرایط آن موقع را هم در نظر گرفت. بالاخره مردم انقلاب کرده بودند، حضور داشتند، امید داشتند که شرایط اجتماعی، زندگی، سیاسی و اقتصادیشان بهتر بشود. درست است که متأسفانه در خیلی از زمینهها، مخصوصاً در حوزه اقتصاد، آنطوری که انتظار میرفت و انتظار میرود، پیش نرفت. ولی به هر حال امام با ایدههای خاص خودشان آمده بودند، نوآورانه بود، و گوش میدادند. من یادم است آن موقعهایی که بیشتر ایام جنگ بود و ما هم در صدا و سیما بودیم، پیامهایی که میدادند، خیلی مؤثر بود و همه پیگیر بودند. یادم نمیرود، خیلیها برای دیدار با ایشان به ما که در صدا و سیما بودیم زنگ میزدند و درخواست میکردند که کارت دیدار برایشان تهیه کنیم. یعنی آمدن به این حسینیه و دیدار با امام، یک جور پارتی محسوب میشد! مثل الان که طرف میگوید حواله بدهید برای گندم، یا مثلاً آهن و سیمان بگیرد. آن موقع، میگفتند کارت بدهید برویم دیدار امام یعنی ارزشها اینقدر فرق کرده... آن زمان ارزش، دیدار با امام بود. حالا متأسفانه شده اینکه هر کسی رانت بیشتری بتواند بدهد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
رنجبران: شما در عین حال که استاد ما در صدا و سیما بودید و در برهه بسیار بسیار سختی به مدت 13 سال در صداوسیما فعالیت داشتید اما حالا بیشتر به عنوان یک چهره اقتصادی شناخته میشوید. کسی که نظریات اقتصادی دارد، در دانشگاه اقتصاد خوانده، شاگرد اول اقتصاد بوده، استاد اقتصاد بوده و... در همین زمینه، خیلیها وقتی صحبت میشود و مثلاً میخواهند بگویند که جمهوری اسلامی به اهدافش نرسیده، آن سخنرانی امام را مثال میزنند که امام آنجا گفت باید برق مجانی باشد، آب مجانی باشد و از این حرفها... به نظر شما امام این حرفها را بدون بررسی زدند؟ یا واقعاً طرح و ایدهای داشتند که اجرایی نشد؟ یا جنگ اجازه نداد اینها محقق شود؟
همتی: هر دو میتواند باشد. یکی اینکه پیچیدگیهای اداره سیستم اقتصادی در یک دولت، شاید آن موقع برای حضرت امام به آن شکل که الان ما میفهمیم، محسوس نبود. دوم اینکه واقعاً جنگ خیلی مؤثر بود. یعنی از همان سال 1359 که جنگ شروع شد، گرفتاریها آغاز شد. حتی قبل از آن هم، عملیاتهای تروریستی و درگیری با گروهکها بود و کشور در یک تنش دائم بود. بعد از جنگ هم که تمام شد، تحریمها شروع شد و ادامه پیدا کرد. البته در برخی مقاطع، شرایط اقتصادی کشور بهتر شد. مثلاً در بعضی دورهها اقتصاد ما توانست به یک شکوفایی نسبی برسد. اما متأسفانه دوباره شرایط سخت شد. به نظرم هر دو موردی که گفتید درست است؛ هم پیچیدگیهای اداره کشور و هم ناکارآمدیهایی که بعضیها در مدیریت داشتند، باعث شد که اهدافی که امام داشت، محقق نشود. از طرفی، مشکلات زیاد گذشته هم تأثیرگذار بوده، ولی من بیشتر تأکید دارم روی این موضوع که تا سال 1390، شرایط عمومی اقتصادی مردم آنقدری بد نبود. از سال 1390 به بعد، با تحریمهای حداکثری و فشارهای شدید، وضعیت خیلی سختتر شد.
ولی میتوانست شرایط خیلی بهتر باشد. من همین امروز که داشتم به اینجا میآمدم، در مسیر داشتم محاسبه میکردم. فقط عدمالنفع ناشی از صادرات نفت، طی همین 10 سال گذشته، حدود 400 میلیارد دلار بوده است. شما دقت کنید، 400 میلیارد دلار عدد بسیار بزرگی است و میتوانست بسیاری از مشکلات را حل کند. این عدد، عدمالنفع ناشی از کاهش صادرات نفت و کاهش ارزش صادرات است. چون وقتی ما میگوییم مثلاً قیمت هر بشکه نفت 80 دلار است، این به این معنا نیست که ما همه این مبلغ را دریافت میکنیم. در عمل، مبلغ کمتری به دست ما میرسد. حدود 20 درصد از آن به خاطر دور زدن تحریمها و هزینههای جانبی آن از بین میرود. این موضوع طبیعی است. میبینیم که واقعاً چه فرصت بزرگی از دست رفته است. کل بدهی وزارت نیرو به پیمانکارانش یکصد هزار میلیارد تومان، حدود یک و نیم تا دو میلیارد دلار است. حالا ببینید با 30 میلیارد دلار، میتوان پروژه فشارافزایی در مجموعه پارس جنوبی را اجرا کرد. یا در حوزههایی مثل راهسازی، خرید هواپیما و غیره، این 400 میلیارد دلار میتوانست تحولی اساسی ایجاد کند.
رنجبران: این 400 میلیارد دلار که گفتید فقط برای نفت است، نه گاز؟
همتی: صادرات گاز اخیراً تا حدی افزایش یافته، اما باز هم بهاندازه صادرات نفت نیست. در حال حاضر صادرات گاز حدود 7 یا 8 میلیارد دلار در سال است، حداکثر 10 میلیارد دلار؛ اما در سال 1390، صادرات نفت ایران 110 میلیارد دلار بود. در صورتی که الان به 35 میلیارد دلار رسیده است. این رقم در برخی سالها، مثل سالهای 1398 و 1399، به حدود یکدهم کاهش یافت؛ یعنی به 12 میلیارد یا حتی 7 میلیارد دلار. مابهالتفاوت این ارقام در مجموع همان 400 میلیارد دلار است. اگر این تحریمها نبود و این منابع از بین نمیرفت، قطعاً بسیاری از مسائل اقتصادی کشور به وضع فعلی ناترازیهای شدید نمیرسید.
رنجبران: آقای همتی، اگر مقایسهای داشته باشیم بین شرایط اقتصادی فعلی و دوران جنگ، آیا بهنظر شما شرایط فعلی وخیمتر است یا دوران جنگ؟
همتی: ببینید، وقتی میخواهید مقایسه کنید، باید به چند نکته توجه کرد. اول اینکه در دوران جنگ، مردم یکپارچه بودند. بهاصطلاح اقتصادیها، سرمایه اجتماعی حکومت خیلی بالا بود. وقتی سرمایه اجتماعی بالاست، مردم یکپارچه مقاومت میکنند، تحملشان هم زیاد است. به همین دلیل شرایط آن زمان با امروز فرق داشت. الان آن سرمایه اجتماعی وجود ندارد. انتخابات هم نشان داد که این سرمایه اجتماعی تا چه اندازه کاهش یافته و اصلاً قابل مقایسه با آن دوران نیست. دوم اینکه در شرایط جنگی، مردم منافع ملی را بیشتر در نظر میگیرند و بسیاری از تقاضاهای مصرفی خود را به تعویق میاندازند. اما امروز چنین چیزی نیست. مردم میگویند: این همه سال گذشته، چرا باید همچنان ما تحمل کنیم؟ نکته سوم هم اینکه در آن زمان، انضباط در توزیع کالا، کوپن و یارانه و... بهشکل منظم اجرا میشد. اما امروز هم توزیع داریم، هم یارانه میدهیم، هم نمیدهیم! یک وضعیت شترگاوپلنگ ایجاد شده که مشخص نیست چگونه کشور اداره میشود.
در دوران نخستوزیری آقای مهندس موسوی، واقعاً نظم و جدیت زیادی در اداره کشور وجود داشت. من آن زمان در صدا و سیما بودم، مدیر خبر بودم، بعد معاون سیاسی شدم. کاملاً در جریان بودم که دولت چگونه مسائل را پیگیری میکرد. اما امروز اصلاً نمیتوان این دوران را با آن دوران مقایسه کرد.
رنجبران: اگر بخواهیم کاراکترهای شما را کنار بگذاریم، شرایط آن زمان وخیمتر بود؟
همتی: بله ولی باید توجه داشت که جمعیت آن زمان حدود 35 تا 40 میلیون نفر بود، اما امروز حدود 90 میلیون نفر هستیم. یعنی نیاز به درآمد، دو برابر شده و از سوی دیگر تقاضاهای جدیدی هم به وجود آمده است.
رنجبران: سبک زندگی مردم هم تغییر کرده است.
همتی: یکی از نظریههای استادان اقتصاد توسعه، تحت عنوان «اثر تظاهر بینالمللی» (International Demonstration Effect)، به همین موضوع اشاره میکند. یعنی مردم از طریق رسانهها، تلویزیون، سینما و حالا فضای مجازی، زندگی در کشورهای پیشرفته را میبینند و انتظار دارند که همان سبک زندگی را تجربه کنند. اما زیرساختهای اقتصادی کشور چنین امکانی را نمیدهد. نتیجه این است که تقاضای بالا شکل میگیرد ولی تولید و درآمد پایین است. این یکی از موانع توسعهیافتگی است. این شکاف، باعث ناامیدی و حتی مهاجرت میشود. حالا اگر بخواهید در داخل هم فشار را زیاد کنید ومحدودیت ایجاد کنید، کمک میکند به اینکه مردم احساس کنند امروز زندگی سختتر شده است. در دهه 60 اصلاً تلویزیون یا فضای مجازی به این صورت وجود نداشت. یک تلویزیون بود و دو شبکه یک و دو. مردم دسترسی به ماهواره نداشتند که شبها بنشینند و سبک زندگی کشورهای دیگر را ببینند. اما امروز این امکان وجود دارد و همین باعث میشود سیاستها هم باید اصلاح و متناسب با شرایط روز شود. اگر این اصلاحات انجام نشود، نهتنها پیشرفت حاصل نمیشود، بلکه شرایط بدتر خواهد شد.
رنجبران: یکی از نکاتی که حضرت امام از ابتدای انقلاب و حتی پیش از آن همواره بر آن تأکید داشتند، توجه به اقشار ضعیف و مستضعف جامعه بود؛ بهویژه در حوزه معیشت و اقتصاد مردم. از صحبتهای خود شما برداشت میکنم که در دوران جنگ هم این نگاه وجود داشت؛ یعنی به اقشار ضعیف توجه میشد، شرایط کنترل میشد و مردم – بهویژه قشر ضعیف – وضعیت بهتری نسبت به امروز داشتند. اما به نظر میرسد که ما بعد از جنگ بهتدریج از این نگاه فاصله گرفتیم. درست است؟
همتی: صددرصد. یعنی بعد از جنگ، خیلیها فکر کردند میتوانند وارد دورهای شوند که در آن امکانات بیشتری در اختیار داشته باشند. یکی از نگرانیهایی که امروز هم وجود دارد، این است که اگر حتی یک توافق حداقلی هم حاصل شود و تحریمها برداشته شوند، بلافاصله این تصور شکل میگیرد که خب، پس حالا باید شرایط بهتر شود. و این باعث میشود که نوع تقاضاها نسبت به امروز نیز متفاوت و پیچیدهتر شود. الان من دارم شرایط فعلی را با دوران جنگ مقایسه میکنم و میگویم که شرایط خیلی تغییر کرده. اما بعد از توافق نیز همین تفاوتها دوباره به شکل دیگری ظاهر میشوند. در فضای ثبات، مردم انتظار رفاه بیشتری خواهند داشت، و در نتیجه ممکن است تازه مشکلات واقعی خودشان را نشان دهند. من چند روز پیش هم در مشهد مقدس در صحبتهایی این نکات را مطرح کردم.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که در جریان تحریمها و فشارهای ناشی از آن، وضعیت معیشتی اکثریت مردم آسیب دیده است. قشر متوسط جامعه، بهدلیل کاهش شدید ارزش پول ملی – که دلایلش روشن است – بهتدریج تضعیف شده و به طبقات پایینتری سقوط کردهاند. در نتیجه، جمعیت قابلتوجهی به زیر خط فقر – حتی بهصورت نسبی – منتقل شدهاند. بنابراین، چه دولت فعلی و چه دولتهای آینده باید تمرکز ویژهای بر وضعیت این قشر داشته باشند. اگر به این مسئله توجه نکنند، بخش مهمی از پشتوانه اجتماعی نظام را از دست میدهند. تا یک حدی مردم دوست دارند کمک کنند، پشتیبان نظام، کشور و دولت باشند، اما در نهایت زندگی روزمرهشان باید بگذرد. الان یک نوع احساس بیثباتی و رهاشدگی وجود دارد؛ امروز به بازار میروید، فردا میروید، قیمتها فرق کردهاند. پسفردا باز همینطور. خب، این شرایط مردم را اذیت میکند. باید یک مرکزیت و انسجامی در تصمیمگیری وجود داشته باشد. اگر تمام تمرکز روی اختلافات سیاسی باشد، چیزی از دل آن بیرون نمیآید.
رنجبران: این مرکزیت کجا باید باشد؟ این جلسه سران قوا که مقام معظم رهبری اختیارات داده است، نمیتواند از این فرصت استفاده کند؟
همتی: ببینید، پیچیدگی کارها زیاد شده و درآمدها هم کم است. وقتی درآمد کم دارید، توزیع منابع دشوار میشود. مثلاً شما در سال 1390 حدود 110 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتید. قیمت دلار هم آن زمان حدود 800 تا 1000 تومان بود. مقایسه کنید با الان؛ درآمد نفتی حدود 35 میلیارد دلار است، یعنی یکسوم آن زمان. آن زمان 2 میلیون و 300 هزار بشکه در روز نفت صادر میکردیم. الان حدود یکمیلیون و 200 یا 300 هزار بشکه صادر میکنیم. قیمت نفت هم از حدود 110 دلار به حدود 50 یا 60 دلار کاهش پیدا کرده. تازه تخفیفهایی هم که برای دور زدن تحریمها داده میشود را در نظر نگرفتهایم. پس شرایط بسیار سخت شده. وقتی بودجه دولت کسری دارد، سران قوا چکار میتوانند بکنند؟ شب عید نمیتواند حقوقها را پرداخت کند، بنابراین اوراق میفروشد. فروش اوراق باعث افزایش نرخ بهره میشود، نرخ بهره بالا میرود، بازار بورس سقوط میکند. سقوط بورس یعنی بیثباتی اقتصادی. از طرفی وقتی اوراق منتشر میشود و خریدار ندارد، بانکها را مجبور میکنند بخرند. بانکها پول ندارند، بنابراین از بانک مرکزی منابع قرض میگیرند؛ بهاصطلاح عملیات بازار باز. در عمل، این یعنی بانک مرکزی پول چاپ میکند. نتیجه میشود تورم شدید. این چرخه باید متوقف شود. به همین دلیل ما میگوییم که تعامل و توافق یک اصل بسیار مهم است. به نظر من، رهبری معظم نظام هم به این نتیجه رسیدهاند که باید این مسئله حل شود.
رنجبران: یعنی اگر ما به سمت توافق حرکت کنیم، میتواند روی مشکلات تأثیر بگذارد؟
همتی: حتما؛ من از همان ابتدا هم گفتم، اگر یادتان باشد در همان مناظرات انتخاباتی که شما هم در تلویزیون حضور داشتید، مطرح کردم که صرفاً با دور زدن تحریمها نمیتوان کشور را اداره کرد. خیلیها آمدند و گفتند ما تحریم را دور میزنیم و مشکلات را حل میکنیم. اما واقعاً چه چیزی را میشود با دور زدن حل کرد؟ فقط زندگی مردم است که دارد دور زده میشود.
رنجبران: الان هم اشاره کردید که حتی یک توافق حداقلی هم ممکن است خودش مشکلات را پیچیدهتر کند.
همتی: بله، اما وقتی توافقی حاصل شود، ثبات ایجاد میشود. در شرایط ثبات، میشود برای کشور برنامهریزی کرد. الان اگر شما یک سرمایهگذار باشید، نمیدانید سه ماه دیگر چه اتفاقی میافتد، حتی دو ماه دیگر. بنابراین میگویید فعلاً پولم را صرف خرید طلا یا ارز کنم که ارزشش حفظ شود. دیگر کسی سرمایهگذاری میانمدت نمیکند. به همین دلیل در سالهای اخیر روند «تشکیل سرمایه ناخالص داخلی» در کشور افت داشته است. اگر استهلاک سرمایه را هم در نظر بگیریم، نرخ خالص سرمایهگذاری منفی شده است. چرا سرمایهگذاری منفی میشود؟ چون نمیشود برنامهریزی کرد. در یک شرایطی، سران قوا میتوانند موثر باشند. یعنی مقررات را هر روز عوض نکنند. شما ببینید، یک روز میگویند فلان کالا صادر شود، روز دیگر میگویند نشود. یک روز میگویند گازوئیل سه نرخی شود، یک روز میگویند نشود. الان دو سال است که همه میگویند قیمت بنزین گران شود باز میگویند نه. همه در بلاتکلیفی هستند. همه منتظرند ببینند بالاخره صادرات چه چیزی آزاد میشود و چه چیزی نمیشود. اعلام شود که تا سه سال آینده هیچ قانونی تغییر نخواهد کرد، این خودش به اقتصاد کشور ثبات میدهد.
یکی از کارهایی که در دوره کوتاه مسئولیتم در وزارتخانه دنبال میکردم، همین بود که در تصمیمگیریها ثبات ایجاد شود. این موارد خودش علاوه میشود بر مشکلات ساختاری مانند ناترازی بودجه. واقعاً بودجه کشور ناتراز است، و این ناترازی در پایان سال اثر خودش را در اقتصاد میگذارد؛ نمیشود آن را نادیده گرفت.
رنجبران: یعنی به زبان ساده، دخل و خرج با هم نمیخواند.
همتی: دخل و خرج با هم نمیخواند. اگر کشوری نتواند توازن بودجه را برقرار کند، تورم نتیجهای طبیعی خواهد بود. این اولین اصلی است که در اقتصاد، حتی در سطح مقدماتی دانشگاه، تدریس میشود که اگر نتوانی بودجه را متعادل کنی، این عدم تعادل خودش را در بازارهای دیگر نشان میدهد؛ اول از همه در بازار پول و بعد به سراغ بازار ارز میرود، تورم ایجاد میکند و سایر بخشها را هم بههم میریزد.
رنجبران: شما به خوبی اشاره کردید. مثلاً دور اول مذاکرات شروع میشود، یکدفعه هم دلار میآید پایین و هم سکه. از آن طرف هم خیلیها میگویند که وضعیت اقتصادی کشور را نباید به توافق گره زد. حرف درستی هم هست و رئیس جمهور هم میگویند که گره نمیزنیم. اما اثرش را میگذارد.
همتی: در دورهای که در مجلس برای استیضاح من بحث میشد، برخی میگفتند شما دارید ارز را بالا میبرید. گفتم مگر ممکن است وزیر اقتصاد بتواند بهتنهایی نرخ ارز را بالا یا پایین ببرد؟ این جزو کارنامه وزیر است. وقتی سوریه را تا حدی از دست داده بودیم، برخی از رهبران حزبالله و حماس از صحنه حذف شده بودند. از سوی دیگر، ترامپ سر کار آمده بود و مدام تهدید میکرد. خب، اینها باعث فشار روانی بر بازار ارز میشد. بعد گفتند اگر همتی را برداریم دلار پایین میآید. خب، برداشتند، چه اتفاقی افتاد؟ دلار رفت تا 110 هزار تومان، حتی تا مرزهای بالاتر. اگر میخواهید کار سیاسی کنید و همتی نباشد، خب بگویید من خودم استعفا میدادم و میرفتم. ولی واقعیت این است که در آن مقطع، عدهای بازی راه انداختند. من واقعاً علاقهمند نبودم که آن مسئولیت را قبول کنم؛ به اصرار برخی آمدم و حالا که آمدم بگذارید کار کنیم. بعد هم که سه ماه کشور را بدون وزیر اقتصاد گذاشتند. چه اتفاقی افتاد؟ آیا شرایط بهتر شد؟ مشخص است که نه. حتی دیدم که برخیها گفتند من نرخ ارز را بالا میبرم تا تورم را پایین بیاورم. کجا من چنین حرفی زدم؟ اینها تحریف و دروغ است. مگر میشود یک استاد اقتصاد کلان بگوید من ارز را بالا میبرم تا تورم را پایین بیاورم؟
تورم بالا رفته که شما مجبورید ارز را بالا ببرید. دلیل تورم کسری بودجه است. وقتی شما کسری دارید، مجبور میشوید پول چاپ کنید، نقدینگی را در بازار تزریق کنید، و این باعث تورم میشود. وقتی تورم بالا برود، اگر بخواهی نرخ ارز را تثبیت نگه داری، فقط رانت ایجاد میشود. من بارها گفتهام که هیچ کشوری بدون تعامل با اقتصاد جهانی، بدون داشتن نظام بانکی بینالمللی روان، بدون روابط اقتصادی برای جذب سرمایه خارجی، صادرات رقابتی و ارتباطات مناسب، نمیتواند به توسعه برسد. شما اگر یک کشور را سراغ دارید که با قطع ارتباط جهانی به توسعه رسیده، بگویید، ما مخلص شما هم هستیم و میپذیریم. ولی واقعاً چنین کشوری وجود ندارد.
وقتی میگویند نباید وضعیت را به دلار گره زد، یعنی باید در برابر فشارها مقاومت کرد؛ من هم قبول دارم. باید در برابر زورگوییهای آمریکا ایستاد. ولی مقاومت به این معنا نیست که دست از تلاش برای تعامل برداریم. تعامل باید وجود داشته باشد، اما از موضع عزت. ما نمیخواهیم عزت کشور را زیر سؤال ببریم، اما نمیتوان گفت بدون هیچ ارتباطی با دنیا میتوان کشور را اداره کرد. حرفهایی مثل «دلارزدایی» را من نمیدانم چه کسی گفته؟ مگر میشود گفت دلار را کنار میگذاریم، دلارزدایی یعنی تورم را کنترل کنید. وقتی تورم کنترل شود، چرا باید قیمت دلار بالا برود؟ شما دلار را از بین ببری، قیمت یورو بالا میرود. چه فرقی دارد؟ یوروزدایی کنید بعد میبینیم قیمت درهم بالا میرود. چه فرقی دارد؟ درهم و دلار سالهاست تقریباً به هم متصلاند. تمام واردات و صادرات شما دارد از طریق درهم اتفاق میافتد. آن بالا برود میخواهید چه کنید؟
الان چه کسی دارد به بازار خط میدهد که نرخ دلار بالا و پایین برود؟ اول درهم بالا میرود، بعد دلار در بازار تکان میخورد. ما خبر داریم، کسانی که در جریاناند، میدانند. پس اگر واقعاً اینطور است، چرا یکبار نمیگویند بیایید درهمزدایی کنیم؟ چون در واقع این درهم است که دارد نرخ دلار را حرکت میدهد. چرا نرخ درهم بالا و پایین میشود؟ به خاطر همین محدودیتها، به خاطر همین شوکها، به خاطر اینکه شما ارز کافی ندارید که به واردکنندهها بدهید. آنها مجبورند بروند درهم بگیرند. صادرکنندهها هم ارز را تبدیل میکنند به درهم و آنجا میدهند. اگر این مسائل را حل نکنید، حرف از دلارزدایی زدن فقط برای فریب مردم است. شعار قشنگیست، ولی نباید مردم را فریب داد. باید با مردم صادقانه صحبت کرد. این حرفها دیگر تاریخ مصرفشان گذشته ولی ما هنوز اصرار داریم آنها را بهعنوان یک نظریه اقتصادی در کشور جا بیندازیم. ببینید دنیا کجا رفته و ما کجا ایستادهایم. واقعاً آدم خجالت میکشد. کل صادرات غیرنفتی ما امسال 58 میلیارد دلار بوده. ویتنام که تا یک دهه پیش وضعیتی مشابه ما داشت، امروز 350 میلیارد دلار صادرات دارد. ترکیه، کشور همسایهمان، 250 میلیارد دلار صادرات دارد. عربستان 350 میلیارد دلار، اندونزی 250 میلیارد دلار صادرات دارد. حتی اگر نفت را هم به صادراتمان اضافه کنیم، مجموعاً میشود 100 میلیارد دلار. با این صادرات میخواهیم کشور 90 میلیونی را اداره کنیم؟ با چه بازدهیای؟ اینگونه نمیشود ادامه داد.
بعد مرتب هم میگوییم این کار را نکنید، آن کار را نکنید. ولی اقتصاد علم است. نمیشود خلاف آن عمل کرد. هرکسی هم که بخواهد طبق اصول علم اقتصاد صحبت کند، سریع به او برچسب نئولیبرالیست میزنند! خب این اصطلاحات دیگر فایدهای ندارد. جریان اصلی اقتصاد دنیا (mainstream economics) پذیرفتهشده است و بر اساس آن زندگی میکنند. من خودم نشنیدم ولی از دوستان شنیدم که رئیسجمهور روسیه گفته: الان تنها کشوری که دیدگاه کمونیستی دارد، شما هستید! خندهدار است. روسیه که زمانی مبدأ تفکر کمونیستی بود، حالا خودش اقتصادش را آزاد کرده. یعنی چرا اینقدر اقتصاد را دولتی کردهای و دخالت میکنید؟ چین هم همینطور. ما اما هنوز داریم نسخههایی اجرا میکنیم که آنها رها کردهاند. به نظر من باید از این ذهنیتها رها شویم. اگر بتوانیم بپذیریم که اقتصاد یک علم است و عملکردش در دنیا ثابت شده، و اگر نخواهیم با برچسب و چماق، افراد دلسوز توسعه کشور را حذف کنیم، آنوقت مشکلاتمان حل خواهد شد.
رنجبران: برگردیم به صداوسیما. در دوران جنگ، ادارهی آن، مخصوصاً بخش خبر، خیلی سخت بود. چون آن دوران تولید نمایشی به آن معنا که امروز هست، وجود نداشت. شما هم که در واحد مرکزی خبر مسئولیت داشتید.
همتی: نه من اوایل جنگ در بخش پخش خبر بودم، با آقای ایزدی. من قائممقام پخش خبر بودم. در چهار ـ پنج سال اول جنگ، همین مسئولیت را داشتم. بعد رئیس واحد مرکزی خبر شدم، بعد دوباره برگشتم به پخش خبر و رئیس این بخش شدم.
پنج سال پایانی دورهام در صداوسیما هم معاون سیاسی بودم.
رنجبران: یعنی شما در کل دوران هم جنگ و هم پس از ارتحال امام، در بخش خبر و معاونت سیاسی صداوسیما بودید.
همتی: آن زمان، مسئولیت تبلیغات جنگ صداوسیما را با کمک دوستان بهعهده داشتیم. من عضو شورای اخبار جنگ بودم. در آن شورا، نمایندگان سپاه، ارتش و خبرگزاریها حضور داشتند، اخبار و تبلیغات جنگ در آنجا جمعبندی و پخش میشد.
رنجبران: چطور اداره میکردید؟ و به خصوص تعامل شما با امام و دفتر امام چگونه بود؟
همتی: ما ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با دفتر امام داشتیم؛ با حاج احمد آقا و مرحوم آقای محمدعلی انصاری. این دو بزرگوار عملاً نقش اصلی را در دفتر ایفا میکردند. کارها را با هماهنگی آنها پیگیری میکردیم. ارتباط با امام هم غیرمستقیم ولی مستمر بود، شبیه مذاکرات غیرمستقیمی که آقای عراقچی دارند. یعنی میرفتند آن اتاق و به امام موارد را میگفتند و میآمدند و فرمایش امام را منتقل میکردند.
رنجبران: در زمانهای سخت جنگ، مثلاً پس از شکستها، سیاستگذاری رسانهایتان چگونه بود؟
همتی: امام بسیار حساس بودند به مسائل جنگ. بگذارید دو خاطره بگویم، شاید برای مردم هم جالب باشد.
یکبار در عملیات فتحالمبین که عملیات موفقی بود، امام پیام تبریکی دادند و گفتند «این فتح بزرگی بود» و عباراتی مانند «فتحالمبین»، «انا فتحنا» و ... را در ابتدای پیامشان به کار بردند. حاج احمدآقا زنگ زد و گفت که یک تحلیل خوبی در بخش تفسیر روز ظهر پخش کنید که این عملیات به چه صورت بوده. ما هم یک تحلیل قوی نوشتیم که این پیروزی بزرگی بوده و که ابعادش این گونه بوده و دنیا فهمید. بعد از ظهر حاج احمدآقا زنگ زدند که امام خیلی عصبانی شدهاند. ما گفتیم چرا؟ ما که تعریف کردیم!... امام وقتی واژهی «فتحالمبین» را به کار برده بودند، منظورشان این بوده که تحولی در فکر و معنویت رزمندگان رخ داده، و همین تحول بوده که به پیروزی انجامیده است. بنابراین باید روی این نکته تمرکز میکردیم. ما هم مجبور شدیم شب، در بخش تفسیر بعد از اخبار بر آن جنبه معنوی که مدنظر امام بود تأکید کنیم. این نگاه امام واقعاً ظریف و دقیق بود؛ میخواستند بگویند پیروزی واقعی درونی است، در دل و جان رزمندهها اتفاق افتاده، و همان باعث پیروزی بیرونی شده است.
یک خاطره مهم دیگری هم دارم که فکر میکنم برای دوستان ارتشی هم جالب باشد. امام روی «وحدت ارتش و سپاه» فوقالعاده حساس بودند. بهویژه اینکه کوچکترین نادیده گرفتن هر کدام را بسیار جدی میگرفتند. فکر میکنم مربوط به عملیات «امام علی» بود، البته اگر اشتباه نکنم. این عملیات قبل از آزادی خرمشهر در ارتفاعات الله اکبر اتفاق افتاد و خیلی هم موفق بود. اطلاعیهای که برای این عملیات تنظیم شده بود، احتمالاً توسط دوستان سپاه تهیه شده بود و بهوضوح بار سپاهیاش بیشتر از ارتش بود. این در حالی بود که ارتش هم در آن عملیات نقش مهمی داشت. شهید فلاحی، که آن زمان رئیس ستاد مشترک ارتش بودند، به دیدار امام رفته بود و گلایه کرده بود که چرا نقش ارتش در این اطلاعیه کمرنگ نشان داده شده ـ چون این اولین عملیات هماهنگ ارتش و سپاه بود ـ حاج احمد آقا به من زنگ زد و گفت امام گفتند این موضوع را جبران کنید. من گفتم تنها راهش این است که دوباره به صحنه عملیات برویم و گزارش جدید تهیه کنیم. به شهید فلاحی گفتم: آمادگی دارید که تیم خبری برای تهیه گزارش بیاید؟ گفتند: ساعت 6 صبح فردا بیایید فرودگاه قلعهمرغی، یک هواپیمای اختصاصی در اختیارتان میگذاریم. خودم هم با تیم خبری رفتم. آن موقع من قائم مقام پخش خبر بودم. رفتیم و گزارش را تهیه کردیم، از افسران ارشد ارتش مصاحبه گرفتیم. هنوز عملیات تمام نشده بود؛ آثار عملیات و اسرا همچنان در محل باقی بود. فیلمها را آوردیم، در لابراتوار آماده کردیم و یک گزارش خبری ویژه پخش کردیم. آقای فلاحی بعد از پخش گزارش تماس گرفت و خیلی تشکر کرد. میخواهم بگویم امام حتی نسبت به این جزئیات حساس بودند و ورود میکردند.
از دیگر نکاتی که امام خیلی روی آن حساس بودند، این بود که فرماندهان نظامی به هیچ وجه درباره مسائل سیاسی صحبت نکنند. مثلاً آقای رضایی، که از دوستان ما هستند، کلا اهل سیاسی صحبت کردن هستند.
رنجبران: آن زمان هم سیاسی صحبت میکردند؟
همتی: بله. آن موقع که بیشتر هم بود چون بالاخره آدم انقلابی بود. در صحبتهایی که میکردند، سیاسی هم صحبت میکردند. ما این بخشها را حذف میکردیم. البته مجاز نبودیم بگوییم به دستور امام حذف شدهاند. ایشان هم زنگ میزد و گله میکرد و نمایندهشان زنگ میزد که چرا حذف کردهاید؟ میگفتیم اینها زیاد بود و ضرورت ندارد.
رنجبران: نمیگفتید که امام دستور دادند؟
همتی: نه تا آخر هم نگفتیم. چون ممکن بود روحیه فرماندهان و نیروها آسیب ببیند. اما سیاستمان این بود که فقط مسئولان اصلی جنگ، مثل آقای هاشمی یا آیتالله خامنهای که آن زمان رئیسجمهور بودند، درباره ابعاد سیاسی صحبت کنند و فرماندهان نظامی فقط باید درباره مسائل جنگ صحبت میکردند.
رنجبران: اگر اختلافنظری بین نظر امام و مثلاً آقای هاشمی وجود داشت، شما چه میکردید؟
همتی: واقعاً چیزی به اسم اختلاف جدی وجود نداشت. آقای هاشمی که آن موقع، قائم مقام فرمانده کل قوا بودند و همه اختیارات جنگ با ایشان بود و ایشان هم چیزی نمیگفت که خلاف نظر امام باشد. من هیچگاه شاهد اختلاف علنی در موضوعات جنگ نبودم.
رنجبران: در مقاطع حساس جنگ، مثلاً شکستها، چهطور عمل میکردید؟ بالاخره تریبون نظام در دست شما بود. امام توصیهای درباره نحوه اطلاعرسانی داشتند؟
همتی: امام خیلی مستقیم در جزئیات اینطور موارد دخالت نمیکردند. تصمیمگیری برعهدهی ستاد تبلیغات جنگ بود. تصمیمگیری بر عهده بنده نبود و ستاد تصمیم میگرفت. یاد خاطرهای افتادم که هم طنزآمیز است و هم واقعی. چند روز پیش در جلسهی خاطرات جنگ هم گفتم. منطقهای در غرب کشور وجود دارد به نام «طُوَیله»، بین مرز ایران و عراق. این منطقه چند بار بین ما و عراق دست به دست شد. هر بار که ما آن را میگرفتیم، در اخبار میگفتیم «طُوَیله آزاد شد» و هر بار که عراقیها آنجا را میگرفتند میگفتیم عراقیها طَویله را بازپس گرفتند! شوخی شده بود در صداوسیما. ولی در کل سعی میکردیم در چارچوب اعلام شده حرکت کنیم.
رنجبران: در همه این سختیها، حفظ روحیه مردم واقعاً کار دشواری بود. خود شما هیچوقت خسته نشدید؟ بهخصوص بعد از 8 سال جنگ؟
همتی: طبیعتاً جنگ 8 ساله خیلی سخت بود. اما شرایط آن زمان با امروز اصلاً قابل مقایسه نیست. مردم آن زمان واقعاً تحمل بالایی داشتند. الان خیلی فرق کرده. نه فقط سبک زندگی، که نوع نگاه به مسائل هم متفاوت بود. نسل امروز، یعنی نسل Z و نسل آلفا، اصلاً نمیتوانند آن دوران را درک کنند. فضای جامعه، جهان، خواستهها، دغدغهها همه عوض شده. ما باید آن دوران را در قالب تاریخ حفظ کنیم، و به شرایط جدید فکر کنیم. نمیشود انتظار داشت نسل جدید دقیقاً با همان زاویه نگاه کند. در آن دوره، با وجود همه فشارها، مردم زندگی میکردند. حتی در زمان موشکباران هم، بعد از اتمام تهدید، دوباره به سر زندگی عادی بر میگشتند.
رنجبران: آن دوران موشکباران، بالاخره عرصه جدیدی بود وسختیهای دیگری داشت.
همتی: البته تکتک وقایع آن زمان، یادم نیست چون 30-40 سال گذشته و متأسفانه ننوشتمشان، ولی یادم هست شرایط واقعاً سخت بود. رزمندگان، شهدا، جانبازان و خانوادههایشان ایثار کردند و کار بزرگی انجام دادند. الان هم جامعه باید بیشتر قدرشان را بداند. نباید اجازه دهیم این خدمات فراموش شود. این افراد حق بزرگی به گردن کشور دارند.
رنجبران: شما در دو مقطع تاریخی دیگر هم نقش جدی داشتید؛ یکی ماجرای قائممقامی رهبری و تصمیمی که امام درباره آیتالله منتظری گرفتند. چطور پوشش رسانهای آن اتفاق را مدیریت کردید؟ خاطرهای دارید؟
همتی: خاطره که زیاد است. فکر میکنم ایام نیمهشعبان سال 1367 بود که آقای منتظری یک سخنرانی داشتند که خیلی تند بود. مدتی بود که صحبتهاشان خیلی تند شده بود. انتقاداتی صریح و پررنگ در آن مطرح شده بود که به گوش امام رسید. بعد از آن سخنرانی، به من زنگ زدند و گفتند امام فرمودند که دیگر صحبتهای آقای منتظری در تلویزیون پخش نشود. این اولینبار بود که مستقیماً از من خواسته شد اجازه پخش سخنان ایشان داده نشود.
رنجبران: تاریخش در ذهنتان هست؟
همتی: سال 67 بود و میدانم که روز نیمه شعبان بود ولی چه تاریخی باشد در ذهنم نیست. درباره نیمه شعبان صحبت کردند ولی صحبتهایشان تند بود.
رنجبران: یعنی از همان سخنرانی، میشد حدس زد که موضوع دارد به نقطه حساسی میرسد.
همتی: خیلی طول نکشید؛ یکی دو هفته بعد، تصمیم نهایی درباره قائممقامی رهبری گرفته شد. اگر اشتباه نکنم، ایام عید بود که اولین پیام از سوی امام برای پخش فرستاده شد. پیام نسبتاً تندی بود. اما بعد گفتند که نه، این را فعلاً پخش نکنید. دوباره نسخه دیگری از پیام فاکس کردند. آن زمان تازه دستگاه فاکس راه افتاده بود و یک نسخه از آن را به دفتر پخش خبر دادند. به ما میگفتند خیلی مراقب باشید، کسی جز افراد خاص به این پیامها دسترسی نداشته باشد. فضای امنیتی خاصی بود. بعد از آن، اطلاعیه دیگری آمد که در واقع همان پیام تعدیلشده بود. همان پیام دوم بود که در تلویزیون پخش شد و مردم هم آن را دیدند. شنیدم که آقای عبدالله نوری در تعدیل این پیام نقش مهمی داشتند و بین دو طرف وساطت کردند.
رنجبران: آقای عبدالله نوری آن موقع صداوسیما بودند؟
همتی: خیر. ایشان در آن زمان نماینده امام در جهاد سازندگی بودند. البته ارتباط خوبی هم با دفتر امام داشتند.
رنجبران: بعد از آن، به مقطع پذیرش قطعنامه 598 رسیدیم. با توجه به اینکه امام بارها تأکید کرده بودند که «راه قدس از کربلا میگذرد» و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» مطرح بود، شما بهعنوان یک فرد رسانهای که در قلب خبر بود، چطور این تغییر موضع را برای مردم هضم کنید و ارائه دهید؟
همتی: همانطور که مسئولان خودشان هضم کردند و این تغییر موضع را توضیح دادند. قطعنامه 598 از سوی سازمان ملل صادر شد و عراق بلافاصله در سال 1366 آن را پذیرفت. ولی ما آن را نپذیرفتیم. یک سال بعد، در تیرماه 1367، جمهوری اسلامی قطعنامه را پذیرفت. این پذیرش هم دلایلی داشت. جمله ای که من از آقای هاشمی شنیدم و هنوز در ذهنم هست که گفتند بالاخره دیدیم ادامه جنگ اشتباه است. اصرار بر ادامه جنگ اشتباه است و مصلحت کشور ادامه جنگ را ایجاب نمیکند و این شجاعت را هم داریم که بگوییم نمیخواهیم این اشتباه را ادامه بدهیم و جنگ متوقف شد. البته مردم ناراحت نشدند. هرچند عدهای که در آن دوران به طمع سود، طلا و سکه جمع کرده بودند، سکته کردند. چون قیمتها ناگهان سقوط کرد. اما چون شخص امام خودشان پیشدستی کردند، آمدند و گفتند من پذیرفتم، جام زهر را نوشیدم، مردم هم پذیرفتند. چون امام محبوبیت و مقبولیت بالایی داشتند، هیچ حساسیت منفی در بین بدنه وفادار و انقلابی جامعه ایجاد نشد. حتی کسانی که کاملاً در مسیر مقاومت بودند، با تصمیم امام همراه شدند.
واقعیتش این است که امروز هم اگر شرایط ایجاب کند و اگر آمریکا واقعاً صداقت نشان بدهد و ما بتوانیم به توافق برسیم، باید از این فرصت استفاده کنیم. چون شرایط اقتصادی مردم سخت است. حکمت هم همین را میگوید. اگر تصمیمی به مصلحت مردم و کشور باشد، باید گرفته شود. و اینجور تصمیمات بر عهده رهبران نظام است که حتما به مصالح کشور توجه دارند. نکته مهم این است که ادامه دادن یا پافشاری بر یک مسیر بدون درک کامل شرایط و مصالح کشور، معمولاً نتیجهبخش نیست.
رنجبران: یکی از مقاطع بسیار حساس تاریخ انقلاب که حالا هم در سالگردش هستیم، مقطعی بود که وضعیت جسمی امام خمینی (ره) به هم ریخت. ایشان در همین بیمارستان نزدیک جماران بستری شدند. دوربینهای ثابت صدا و سیما هم که شما قبلاً پیشبینی کرده بودید و بیشتر هم دوربینهای خبر بودند، همیشه در محل حضور داشتند و بهطور پیدرپی گزارشهای مختلفی از وضعیت سلامت امام منتشر میکردند. مردم هم دائماً دعا میکردند. چه دوران حساسی بود آن ایام، حتماً برای شما هم خاص بوده است.
همتی: بله، بالاخره هر دورهای باید در متن خودش تحلیل شود. شاید توصیف ما امروز آنطور که باید، حق آن لحظات را ادا نکند. اما واقعاً فضای بسیار حزنانگیزی بر کشور حاکم شده بود. البته مشکلات اقتصادی و اجتماعی امروز را مردم آن زمان نداشتند؛ شرایط آن روزها بسیار متفاوتتر و آرامتر بود. چنانکه در ابتدای صحبتهایم گفتم، سرمایه اجتماعی نظام بسیار بالا بود و حاکمیت مورد اعتماد کامل مردم بود. یادم هست درست بعدازظهر همان شبی که امام رحلت کردند، از دفتر تماس گرفتند. سه نفر از صدا و سیما را خواستند برای آن جلسه خاص. آقای زورق که آن زمان در حوزه سیاسی بود، من که مدیر پخش اخبار بودم و آقای ایزدی که مدیر رادیو بودند، با هم به حسینیه آمدیم. دیدیم که جمعی آنجا هستند و به نظر میرسید ساعتهای آخر است. البته هنوز رحلت نکرده بودند. گفتند دعا کنید و بروید امام را ببینید.
رنجبران: چه حس و حالی داشتید؟
همتی: فضای روحی خوبی نبود. واقعاً احساس میشد که دیگر آخر کار است. همه ناراحت و گریان بودند. البته جامعه هنوز از موضوع اطلاع نداشت. ما آمدیم و آن اطلاعیه معروف که مردم دعا کنند را که از سوی دفتر امام صادر شده بود، پخش کردیم. تقریباً ساعت 10:30 شب بود که دوباره به ما اطلاع دادند بیاییم. وقتی رسیدیم، گفتند امام به رحمت خدا رفتهاند. از آن لحظه، برنامهریزی برای اعلام این خبر تاریخی شروع شد. یک تیم مأمور شد که متن بیانیه را تهیه کند. آقای انصاری و دیگران هم مسئول آمادهسازی محوطه بهشت زهرا شدند. من به صدا و سیما برگشتم. چون مسئول بخش خبر بودم، در ساختمان ماندم تا بیانیه آماده شود. حدود ساعت 2 یا 3 نیمهشب بیانیه، نهایی شد.
رنجبران: چه کسی بیانیه را نوشت؟
همتی: نمیدانم. اسم افراد مختلفی در تهیهاش مطرح میشد؛ از جمله آقای دکتر خاتمی و گروههایی که در تهیه بیانیه دخیل بودند. واقعاً آن شب آنقدر شلوغ بود که نشد به دقت تشخیص داد چه کسی متن را نوشت. ولی در نهایت، تأییدیه دفتر آمد.
ما ماندیم که چطور این خبر را برای مردم بخوانیم. قرار شد ساعت 7 صبح اعلام رسمی شود. دو گوینده خوب داشتیم. مرحوم آقای افشار که صدای بسیار خوشطنینی داشت و آقای حیاتی که ایشان هم گویندهای حرفهای و باتجربه بودند. احساس کردم بهتر است این خبر را آقای افشار بخواند. گفتم هر دو را بیاورند یا اصطلاحاً آفیش شوند. هر دو آمدند. ساعت حدود 6:45 بود که رسیدند. افشار گفت من امکان ندارد بتوانم این خبر را بخوانم. هر چه اصرار کردم، گفت: نمیتوانم، اصلاً توانش را ندارم. وقتی دیدم افشار نمیخواند، و حیاتی که حدود ساعت 6:55 رسید، فوری گفتم ایشان را آماده کنند. گفتم به هر قیمتی شده باید بخواند. حیاتی صدایش میلرزید. دیگر لحظات پخش خبر رسیده بود که حیاتی گفت: من نمیتوانم این خبر را بخوانم. گفتم: هیچ اشکالی ندارد، حتی اگر گریه هم کردی، بخوان. فقط بخوان. این خبر باید اعلام شود. مهم نیست اگر صدایت بلرزد. نهایتاً، ایشان آن خبر را قرائت کرد که انصافاً بسیار تأثیرگذار و خوب اجرا شد.
رنجبران: فکر نمیکردید اگر این حرف را به قاسم افشار هم میگفتید، شاید قاسم هم قبول میکرد و با گریه آن را میخواند؟
همتی: مطمئنم نتیجه این بهتر شد. الان فکر میکنم حیاتی بهتر شد.
رنجبران: هر دو گوینده هم زمانی که به سازمان رسیدند، هنوز از مضمون خبر مطلع نبودند؟
همتی: وقتی از موضوع مطلع شدند، هر دو گفتند که نمیتوانیم بخوانیم. این پیام که ساعت 7 صبح خوانده شد، کشور به هم ریخت و مردم ریختند در خیابان. دستههای کوچک عزاداری شکل گرفت و فضای عمومی کشور کاملاً تغییر کرد.
رنجبران: یادم هست که پشت سر هم قرآن پخش شد.
همتی: در آن زمان، تنها دو شبکه تلویزیونی داشتیم و برنامههای مناسب هم نداشتیم. پیشنهاد دادم که شبکههای یک و دو را تا چهلم ادغام کنیم که تصمیم خوبی هم بود. بعد از آن هم گزارش و دیدارها بهویژه دیدارهای مقام معظم رهبری و سایر برنامههای رسمی، از همان شبکه پخش میشد. این روند تا چهلمین روز ادامه پیدا کرد.
رنجبران: پس از آن، یک واقعه مهم دیگر، تعیین رهبر جدید بود. این هم در آن شرایط، بسیار حساس و مهم بود. چون باید کل این مراسم تاریخی را ضبط میکردید.
همتی: بله، البته شرایط خاص خودش را داشت. در همان یک روز، تماسهای متعددی گرفته میشد و حساسیتها بهشدت بالا بود که اولویت در پخش با چه کسی است، یا چرا بخشی از این حذف شد؟ هر کسی احتمال میداد که شاید در معرض انتخاب برای رهبری قرار گرفته باشد.
رنجبران: اینهایی که پیگیری میکردند، افراد مطرح نظام بودند.
همتی: بله. بالاخره ذینفعانشان تماس میگرفتند. اما خوشبختانه، خیلی سریع جمعبندی نهایی انجام شد و اعلام رسمی صورت گرفت. ما نیز بلافاصله پس از تأیید رسمی، خبر را اعلام کردیم.
رنجبران: تیمی که به داخل مجلس خبرگان فرستادید تا جلسه را ضبط کنند، هم کاملا مورد اطمینان بودند.
همتی: البته تمام آن جلسه پخش نشد، اما بخشهایی از پیام امام و برخی سخنرانیها بعدها پخش شد و در دسترس عموم قرار گرفت. بخش مربوط به رهبری هم بخشهایی از آن پخش شد. خوشبختانه همه اعضای تیم، از نیروهای متعهد و توانمند بودند که در دوران جنگ هم همه تلاششان را کرده بودند.
رنجبران: خودتان تصور میکردید که بعد از امام، آیتالله خامنهای رهبر انقلاب شوند؟
همتی: بله. چون من بهیاد دارم سفری به کره شمالی داشتیم که بنده نیز همراه ایشان (آیتالله خامنهای رئیس جمهور وقت) بودم. آن زمان مسئول پخش خبر بودم و گزارشی خوبی از آن سفر تهیه شد. همانجا پیشنهاد دادم که گزارش بهصورت مستقیم از اخبار سراسری پخش شود. بعدها از مرحوم حاج احمد آقا نقل شد که امام بعد از دیدن آن گزارش، وقتی تصاویر سان دیدن آیتالله خامنهای را دیدند، فرموده بودند که «ایشان برازنده رهبری هستند». این جمله را من پیش از رحلت امام شنیده بودم.
رنجبران: و بعد از آن، شما بهعنوان معاون سیاسی صدا و سیما منصوب شدید؟
همتی: بله، همزمان معاون سیاسی صداوسیما شدم. آقای زورق استعفا دادند و گفتند به دلایل روحی نمیتوانم ادامه دهم. من هم مایلم نبودم ولی آقای هاشمی اصرار کرد. دوست داشتم به رشته تخصصی خود یعنی اقتصاد بازگردم. چون اصلاً برای کمک موقت به صدا و سیما آمده بودم، ولی شوخی شوخی 13 سال در صداوسیما گیر افتادم! اصلا من نمیخواستم در صداوسیما بمانم. زنگ زدم به آقای هاشمی که بپرسم این حکم چیست که متوجه شدم که در فرودگاه هستند و در عمل انجام شده قرار گرفتم و 5 سال هم معاون سیاسی بودم.
رنجبران: آن پنج سال هم دوران خاص و حساسی بود و آغاز رهبری مقام معظم رهبری. تعامل شما با دفتر ایشان چطور بود؟
همتی: خوب بود. الحمدلله در این زمینه مشکلی نداشتیم.
رنجبران: چقدر تغییر کرد؟ همان تعاملات که با دفتر امام داشتید، با دفتر مقام معظم رهبری هم داشتید؟
همتی: بله. اصلا نمیتواند نباشد. قاعدتا حوزه خبر باید با دفتر رهبری ارتباط تنگاتنگ داشته باشد، چون مسائل حاکمیتی در خبر بسیار مهم است و الان هم باید باشد.
رنجبران: آیا در آن ایام، نسبت به تهدیدات احتمالی دشمن یا خرابکاری منافقین، آمادگی لازم وجود داشت؟
همتی: بله. اصلا یکی از دلایل اعلام خبر در صبح، همین بود. تصمیم گرفته شد تا ساعت 7 صبح اعلام شود تا آمادگی لازم در کشور ایجاد شده باشد.
رنجبران: در طول آن پنج سال، تا سال 73 که در صدا و سیما بودید، آیا خاطره یا نکته ویژهای از همکاری با آقای محمد هاشمی دارید؟ کار کردن با ایشان خوب بود؟
همتی: خیلی عالی بود. آقای محمد هاشمی واقعاً مدیر مردی است و پشت مدیرانش میایستاد. در طول آن ایام، بارها دیدم که چگونه از مدیران و نیروهای زیردست خود حمایت میکرد و هیچگاه آنها را تنها نمیگذاشتند. حتی در جریان آن گزارش معروف رادیویی که در آن یکی از گویندگان گفته بود الگوی من «اوشین» است، و امام راحل ناراحت شده بودند و حتی حکم اعدام آن بنده خدا را داده بودند، آقای هاشمی گفته بودند: اگر قرار است کسی را بازداشت کنید، من را بازداشت کنید، چون مسئول صدا و سیما من هستم. ایشان به دیدار امام رفتند و عفو آن فرد را گرفته بود. این موضعگیری، بسیار تأثیرگذار بود.
رنجبران: آن موقع شوکه شده بودید؟
همتی: هیچکس انتظارش را نداشت که واکنشها تا این حد تند باشد. تنها بهخاطر پخش یک جمله یا برنامه، حکم بسیار شدیدی صادر شده بود. اصلا بچههای رادیو بریده بودند. شوخیبردار هم نبود و نقش حمایتی آقای محمد هاشمی بسیار برجسته بود. اگر اشتباه نکنم، ایشان از سال 1359 تا 1371 بهمدت 12 سال، صدا و سیما را اداره کردند.
رنجبران: ارتباط شما با آیتالله هاشمی از دوره معاونت سیاسی عمیقتر شد یا پیش از آن نیز چنین ارتباطی وجود داشت؟
همتی: پیش از آن هم ارتباطات زیادی میان ما برقرار بود. ایشان اعتماد داشتند و گاهی خودشان برای دریافت خبر تماس میگرفتند و مستقیم صحبت میکردند. گاهی نیز بنده به ایشان ایدهای میدادم و صحبت میکردیم. ارتباط ما زمانی که معاون خبر بودم، آغاز شد.
رنجبران: اگر بخواهید شخصیت آیتالله هاشمی را در یک عبارت تفسیر کنید، چه میگویید؟
همتی: ایشان آدم بسیار با تدبیری بود. هر کاری که میخواستند برای آن راه حلی پیدا کنند و بین دو افراط بود، ایشان حل میکرد. الان واقعا جای ایشان در کشور خالی است. اگر آیتالله هاشمی در این مقطع حضور داشتند، بسیاری از مشکلات ناشی از تندرویها و افراطگراییها، شاید اصلاً ایجاد نمیشد. ایشان خیلی تعیینکننده بود. یادم هست در تمام مقاطع ـ چه در دوران جنگ، چه پس از آن و چه در دورههای حساس دیگر ـ ایشان نقش کلیدی داشت.
رنجبران: ولی خب در یک دهه پایانی عمرشان، نمیگویم تأثیرگذار نبود ولی خیلی با فراز و نشیب مواجه شد.
همتی: بزرگترین حسن آقای هاشمی، این بود که پراگماتیست بود. اشتباهاتش را میپذیرفت. خودشان میگفتند قبلاً اشتباه کردم، این مسیر اشتباه بود؛ الان باید اصلاح شود و اصلاح میکردند.
رنجبران: مثلا چه بود؟
همتی: این اواخر مشی سیاسیشان را اصلاح کرد.
رنجبران: بهنظر شما مشی بعضی از فرزندان ایشان چقدر در تضعیف موقعیت آقای هاشمی مؤثر بود؟
همتی: آقای هاشمی خیلی توجهی به کسی نمیکرد و تحتتأثیر رفتار فرزندانشان قرار نمیگرفتند. ایشان فردی مستقل و صاحبنظر بودند. بالاخره انسان است دیگر. ایشان هم انسان وارستهای بود، اما در جاهایی لازم میدید، تعدیل کرد. وقتی دید مردم از این شیوه خوششان نمیآید، تعدیل کردند
رنجبران: البته این جمله خیلی سنگین است که تحت تأثیر بچهها قرار نمیگرفتند. میشود گفت بیشتر اوقات قرار نمیگرفتند ولی بالاخره مواردی بوده.
همتی: من که نمیدانم در خانه آنها چه میگذشته که تحت تأثیر قرار بگیرند.
رنجبران: منظورم کلیت صحبت است.
همتی: بالاخره پدر است و نمیشود که فرزندانش را نادیده بگیرد. اگر این را نفی کنید، یعنی مسائل عاطفی را کامل کنار گذاشتهاید. ولی میگویم که در مسائل مهم سیاسی خودش تصمیم میگرفت.
رنجبران: ولی تجارب سیاسی ایشان و در مقاطع حساسی که به کمک کشور میآمد، این را نمیشود کتمان کرد. خدا رحمتشان کند. و بعد از آن، آقای همتی از صدا و سیما خارج شدند و وارد عرصه اقتصاد شدند. شما سالها بهعنوان رئیس بیمه مرکزی شناخته شدید و حتی عنوان «پدر بیمه ایران» نیز به شما داده شد. شما یک کار ویژهای هم در بنیاد مستضعفان کردید که تأسیس و توسعه بانک سینا بود و با برخی امکانات بنیاد هم ادغام کردید. درست است؟
همتی: بله، آنجا مؤسسه اعتباری بنیاد بود که مجوز رسمی نداشت. ما ابتدا نام آن را به «سینا» تغییر دادیم و سپس تلاش کردیم تا مجوز رسمی برای آن دریافت کنیم. بر اساس مجوزی که نخستوزیر وقت، آقای حسین موسوی، به سرپرست بنیاد (آقای مظاهری) داده بودند، امکان ایجاد چنین مؤسسهای برای رفع نیازهای داخلی بنیاد فراهم شده بود. اما این مؤسسه بهتدریج فعالیتهایی فراتر از حوزه داخلی انجام میداد، و بانک مرکزی نیز به دلیل نداشتن مجوز رسمی، با آن مخالفت کرده بود. کاری که من انجام دادم این بود که الزامات بانک مرکزی را پذیرفتیم، چه از نظر سرمایه، چه از نظر ورود به بورس. در نهایت موفق شدیم مجوز رسمی بانک را بگیریم. سرمایه را افزایش دادیم، ساختار را اصلاح کردیم، و مؤسسه اعتباری به «بانک سینا» تبدیل شد. بانک سینا اکنون یکی از بانکهای خوب کشور است و در دوره ما بهطور کامل مدرنسازی شد؛ هم از نظر تعداد و طراحی شعب، هم از نظر سامانههای فناوری اطلاعات.
رنجبران: در دوران شما بود که بانک سینا از فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا خارج شد؟
همتی: بله، بانک سینا بهعنوان یکی از نهادهای وابسته به نهاد رهبری، در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا قرار گرفته بود. دلیل آن را تأمین مالی برخی نهادهای خاص عنوان کرده بودند. اما ما به دادگاه اتحادیه اروپا در بروکسل مراجعه کردیم و با ارائه مستندات نشان دادیم که چنین ادعایی صحت ندارد و تمام درآمدهای بانک صرف افزایش سرمایه شده. این را با عدد و رقم به اثبات رساندیم. در نهایت، دادگاه رأی به نفع ما صادر کرد و هم بنده و هم بانک سینا از فهرست تحریمها خارج شدیم. این اتفاق مربوط به سال 1389 است.
رنجبران: اما آقای همتی در جای دیگری نیز بسیار مطرح شدند، یکی از آنها دوره دولت آقای روحانی بود؛ زمانی که آقای سیف از بانک مرکزی کنار رفتند. شما در آن زمان در چین حضور داشتید. حتی با مقام معظم رهبری هم دیدار داشتید که یک دفعه گفتند آقای همتی برگشته و به ریاست بانک مرکزی رسیده. چه اتفاقی افتاد؟
همتی: من برنامه حضورم در چین نهایی شده بود و حتی رونوشت استوارنامه خود را به مقامات چینی تحویل داده بودم و کار خود را آغاز کرده بودم. اما 10 روز بعدش، سمینار سفرای جمهوری اسلامی ایران بود که گفتند باید شرکت کنید، آقای روحانی هم در همان جلسه حضور یافتند. پس از سخنرانی، با من سلام و احوالپرسی کردند و احساس کردم تصمیمی در ذهنشان شکل گرفت. عصر همان روز، من را صدا زدند و درباره وضعیت بازار ارز و افزایش نرخ دلار با من صحبت کردند. به ایشان گفتم شما دست بردارید، اگر رهایش کنید درست میشود. شما به4200 رساندهاید و التهاب ایجاد شده و فاصله دارد زیاد میشود. گفت که اگر رئیس بانک مرکزی را تغییر دهیم، خوب است چه کسی را بگذاریم؟ گفتم نمیدانم. آخر صحبتهایش گفت که شما قبول میکنید؟ گفتم من که الان سفیر هستم. گفت که نه ایرادی ندارد. به چینیها اطلاع میدهیم که مأمور معرفیشده برای سفارت چین، رئیس بانک مرکزی شده و فرد دیگری را جایگزین میکنیم. من گفتم اگر احساس میکنید میتوانم مؤثر باشم، بنده آمادگی دارم. نهایتاً، دو روز بعد، حکم ریاست بانک مرکزی صادر شد.
رنجبران: و در شرایطی بسیار سختی، مسئولیت را پذیرفتید و البته خیلیها هم اذعان کردند که شما موفق بودید.
همتی: تاریخ را که نمیشود تغییر داد. زمانی که من رئیس بانک مرکزی بودم، همه بار مدیریت ارز را متوجه من میدانستند و انواع تبلیغات منفی علیه من انجام میشد. وقتی هم که به وزارت اقتصاد رفتم، باز گفتند مسئول افزایش نرخ ارز، همتی است. میگفتم من که دیگر وزیر اقتصاد هستم! میگفتند نه ما با شما کار داریم. گفتم اگر میخواهید مرا بزنید بگویید من خودم کنار میرود ولی جوسازی نکنید و به مردم دروغ نگویید. چون مسئول ارز بانک مرکزی است.
رفتیم در بانک مرکزی مستقر شدیم و به نظر کارهای مهمی هم کردیم. من تقدیر از رهبری را به دلیل اقداماتم دارم. بهصورت شفاهی هم در تلویزیون اعلام شد.
رنجبران: یعنی مکتوب هم کردند؟
همتی: در حاشیه نامههایی که داشتند، بابت اقداماتی که کردم، تشکر کردند. واقعا هم کمک کردیم و حمایتهای خوبی هم ایشان کردند. این صحبتهایی که میشود را قبول ندارم که میگویند همتی گفته اگر ارز نیمایی را به ارز آزاد نزدیک کنیم، ارز آزاد پایینتر میآید. بله پایین تر میآید. این تجربه را در اواخر سال 1399 و اوایل 1400 اجرایی کردم. در آن زمان، اختلاف میان ارز نیمایی و بازار آزاد را به حدود 2 تا 5 درصد کاهش دادیم. نرخ ارز بازار که در مقطعی به 32 هزار تومان رسیده بود، بهتدریج کاهش یافت و در زمان تحویل بانک مرکزی در سال 1400، نرخ دلار آزاد حدود 23 هزار تومان بود و ارز نیمایی حدود 21.500 تومان؛ یعنی عملاً نرخها بسیار به هم نزدیک شده بودند. علت این کاهش نیز روشن است. وقتی نرخ ارزی که به واردکنندهها اختصاص میدهید، سرکوب شده باشد، تقاضا بهشدت افزایش مییابد و رانت ایجاد میشود. اما زمانی که اختلاف نرخها کاهش یابد، تقاضا نیز متعادل خواهد شد. وقتی تفاوت تنها حدود 5 درصد باشد، دیگر صرفهای برای سودجویی باقی نمیماند؛ کسی نمیآید ارز نیمایی بگیرد و در بازار آزاد بفروشد، چون صرفه اقتصادی ندارد. این مسأله میتوانست کمک بزرگی به کنترل بازار باشد. اما بدشانسی که آوردیم این بود که اول بانک مرکزی در اجرای آن ضعیف عمل کرد. در ایام تعطیلی زمستانی، که بهدلیل بارش برف تعطیلی چندروزه ایجاد شد، ناگهان اعلام شد که بازار جدید ارز راهاندازی شده و همه باید از این پس از طریق آن عمل کنند. این اعلام ناگهانی، شوکی به بازار وارد کرد. دومین اتفاق، بازگشت مجدد تحریمها توسط دولت ترامپ بود که فضای روانی بازار را بهشدت متشنج کرد. این هم به افزایش نرخ ارز در بازار آزاد منجر شد. الان شرایط کمی آرامتر شده و اختلاف میان ارز نیما و بازار آزاد که در مقطعی به 50 درصد رسیده بود، الان به کمتر از 20 درصد کاهش یافته است. به اعتقاد من اگر توافقاتی که در حال مذاکره است، به نتیجه برسد، این اختلاف میتواند باز هم کاهش یابد و نرخها به یکدیگر نزدیکتر شود؛ این به نفع کشور است، چون میتواند از بروز رانت جلوگیری کند.
رنجبران: از این فاصله ارز نیمایی چقدر رانت بردند؟
همتی: ببینید، چون واقعاً تمایلی نداشتم وارد جدل با مجلس شوم، خیلی از مسائل را مطرح نکردم. اگر یادتان باشد، در جریان استیضاح، 20 دقیقه از زمانم را برای پاسخگویی استفاده نکردم، چون میدانستم تصمیمشان را گرفتهاند و فایدهای ندارد. نمیخواستم در آن شرایط، اطلاعات حساس کشور را مطرح کنم یا حرفهایی بزنم که باعث رنجش شود. میتوانستم چند مورد را عنوان کنم، مثلاً برخی نمایندگان درخواست داشتند که فلان مدیرعامل بانک یا شرکت را به آنها بدهم. طبق قانون، وزیر اقتصاد حدود 1600 تا 1800 حکم میزند. همه میخواهند عضو هیئتمدیره مناطق آزاد انتخاب کنند، عضو هیئت مدیره شرکتهای بانکها را بگذارند یا مدیرعامل فلان شرکت را تعیین کنند. حتی وقتی تغییراتی انجام میدادیم، اعتراض میکردند. خب، آیا باید میآمدم و همه اینها را علناً در مجلس اعلام میکردم؟ خوب نیست. من که نمیتوانم علیه بانک مرکزی صحبت کنم. خب طبیعی است که محکوم میشوید.
رنجبران: در مقطعی هم شایعه شده بود که بین شما و آقای فرزین اختلافاتی وجود دارد، مخصوصاً در فضای رسانهای. این موضوع صحت دارد؟ میگفتند که تیم رسانهای آقای فرزین علیه تیم رسانهای آقای همتی کار میکند و تیم رسانهای آقای همتی علیه تیم رسانهای آقای فرزین.
همتی: من نمیدانم تیم رسانهای ما چه چیزی بوده. کسانی که از دولت سیزدهم علیه من کار میکردند، بعد از آن هم ادامه دادند. آنها در دولت آقای رئیسی علیه من کار کردند و بعدش هم ادامه دادند. حالا اینکه آقای فرزین خودش در این موضوع نقشی داشته یا نه، من بعید میدانم.
رنجبران: میخواستید رقم رانت اختلاف نرخ ارز را بگویید.
همتی: بله. من که گفته بودم قیمت ارز پایین میآید. روزی که در مجلس گفتم 92 بود و الان 82 است و باز هم پایین میآید. در سال 1402، اختلاف میانگین نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد حدود 20 هزار تومان بود. در همان سال، حدود 50 میلیارد دلار ارز از طریق نیمایی تأمین شد. حالا اگر همین اختلاف 20 هزار تومانی را در نظر بگیریم، میشود حدود هزار هزار میلیارد تومان (هزار همت) رانت. حالا اگر یکمیلیونیوم این رقم را صرف تبلیغ علیه همتی میکردند، میتوانستند مرا از وزارت کنار بگذارند! این عددها شوخیبردار نیست. من فقط این را میگویم تا بدانید چه اتفاقاتی پشتپرده افتاده است.
رنجبران: در مقطع دیگری هم در سال 1400 شما برای ریاستجمهوری کاندید شدید. بسیاری رد صلاحیت شدند، اما شما تأیید شدید.
همتی: چرا نباید تأیید میشدم؟
رنجبران: بگذارید صریحتر بگویم. برخی گفتند رابطه آقای همتی با یکی از مقامات امنیتی آن زمان خوب بود و این باعث شد که تأیید صلاحیت شوید. این موضوع صحت دارد؟
همتی: خیر. به نظرم رابطه من با همه خوب بود. مگر رابطه من با رهبری بد بود؟ در موارد مختلف همکاری و تعامل خوبی داشتیم. یک مورد را شاید دوست نداشته باشند بگویم، ولی میگویم. سرلشکر باقری نامهای به من نوشتند و عنوان کردند که برای برخی نیازهای امنیتی کشور، مبلغی باید تأمین شود. تأکید داشتند که ما مسئول امنیت کشور هستیم و این منابع باید پرداخت شود. اما من هم به ایشان گفتم: من هم مسئول کنترل تورم و نقدینگی هستم و مسئولیتی در قبال این پرداخت نمیپذیرم. گفتم این موضوع را به آقا ارجاع میدهم. نامهای نوشتم و از طریق آقای حجازی به دفتر رهبری ارسال کردم و گفتم که هر تصمیمی که آقا بگیرند، من همان را اجرا میکنم. جالب اینکه بعداً تماس گرفتند و گفتند که مقام معظم رهبری نظر من را تأیید کردند. بنابراین ایشان با آقای باقری جلسه بگذارند و به نحوی به ایشان کمک کنند که از اهدافشان دور نشوند. این برای من خیلی مهم و افتخارآمیز بود. یعنی ایشان اینقدر به مسائل اقتصادی و بانک مرکزی توجه میکردند. حتی مواردی از تخلفات را که گزارش میدادم و ایشان به سرعت دستور اقدام میدادند. ارتباط ما با ایشان هم خوب بود؛ با دیگر اعضا، مجلس و نهادهای دیگر هم رابطه مناسبی داشتیم. این مسائل را ساختند تا خراب کنند.
رنجبران: آقای روحانی ناراحت شد که شما نامزد انتخابات شدید؟
همتی: حتماً ناراحت شد، چون ایشان گفت بین دوتا یکی را انتخاب کن، یا رئیسجمهور بشو یا بانک مرکزی باش.
رنجبران: در حالی که میتوانست این کار را نکند.
همتی: اما ایشان نپذیرفت.
رنجبران: من شاهد بودم روزی که تبلیغات انتخابات شروع شد و ما با شما ضبط داشتیم، از دفتر ایشان به شما زنگ زدند و وصل کردند با ایشان صحبت کردید.
همتی: با ایشان نبود، با آقای واعظی بود. آقای واعظی گفتند که امروز تصمیم گرفتیم استعفای شما را در دولت اعلام کنیم. گفتم من استعفا نمیدهم. اگر میخواهید برکنار کنید و تقریباً برکنار کردند.
رنجبران: چرا فکر میکنید آقای روحانی چنین تصمیمی گرفت؟
همتی: نمیدانم، تصمیم ایشان بود.
رنجبران: هیچوقت هم نپرسیدید؟
همتی: گفت تصمیم گرفتم دیگر. آقای روحانی آدم توداری است. من الان درباره این حادثه میگویم، ولی آقای روحانی مدیر قوی و تصمیمگیر بود. شاید در این مورد خاص، صلاح نمیدانست رئیس بانک مرکزی بیاید.
رنجبران: بعدا به ایشان گلایه نکردید؟
همتی: چرا بعداً به ایشان گفتم، گفت بگذار این موضوع را کنار بگذاریم.
رنجبران: بعضیها فکر میکردند آقای روحانی گزینه دیگری برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در ذهن داشته و نمیخواسته اینطور در فضای علنی مطرح شود که آقای همتی گزینه دولت است.
همتی: نمیدانم. ایشان اگر در ذهن هم داشته که نمیگوید. آقای روحانی خیلی سیاستمدارتر از آن است که فکر میکنید.
رنجبران: حالا چرا در جلسه قرعهکشی آنطور رفتار کردید؟ حالا ما یک جناب آقای به شهید رئیسی گفتیم، شما در آن لحظه چه فکری کردید که این را گفتید؟
همتی: گفتم خب ایشان رئیس قوه قضاییه است؛ لابد شما هم ترسیدید و به ایشان «جناب آقای» میگویید، اما به دیگران «آقا» میگویید. خب برای همه رعایت کنید. فکر کنم کمی ترسیده بودید، چون رئیس قوه قضاییه بودند.
رنجبران: نه ترس که نداشتیم. بالاخره تنها روحانی جمع بود و از جنبه احترام به ایشان گفتم. بعد صحنه مناظرات هم صحنه جالبی شد. شما یکسره میگفتید که من یک نفرم و بقیه مقابل من هستند. در صورتی که آقای مهرعلیزاده نزدیک به شما بود.
همتی: او که با من رقیب نبود. رقبای من آن پنج نفر بودند که همه فقط علیه من صحبت میکردند و برنامهای نداشتند. فقط میگفتند همتی خراب کرد، دولت روحانی خراب کرد، فلان خراب کرد. با این حرفها رای آوردند. شاید حتی دوست داشتند من مقابلشان باشم که بتوانند دولت آقای روحانی را نقد کنند. شاید آقای روحانی هم به همین دلیل نمیخواست....
رنجبران: خودتان فکر میکردید که صحنه انتخابات، صحنه قویتر به لحاظ نامزدها باشد و نامزدهای قویتری مطرح شوند؟
همتی: بله من انتظار داشتم مثلاً آقای لاریجانی و آقای جهانگیری هم بیایند، اما نیامدند. اگر میآمدند، شرایط بهتر میشد.
رنجبران: و فکر میکنید سرنوشت انتخابات تغییر میکرد؟
همتی: قطعا. من تنها بودم و به خاطر شرایط خاصی که پیش آمد، متأسفانه بخش زیادی از دوستان اصلاحطلبم نیامدند.
رنجبران: خیلی تلاش کردید که اقناعشان کنید که بیایند.
همتی: بله ولی نیامدند دیگر. برآوردها میگفتند که حدود 50 درصد نیامدند، اما اصل قضیه این بود که خیلیها شرکت نکردند. به همین دلیل آن انتخابات آنطور که انتظار میرفت، نشد. اگر میشد شرایط اقتصادی امروز خیلی بهتر بود.
رنجبران: یعنی سه سال گذشته دولت آقای شهید رئیسی را هنوز نقد میکنید.
همتی: نقد نمیکنم چون نیازی نیست. معلوم است چه کار کردند.
رنجبران: خب الان به شما میگویند که دارید نقد میکنید ولی در این 8 ماه دولت آقای پزشکیان مگر چه اتفاقی افتاده است؟
همتی: بنده خدا آقای پزشکیان خودش که دارد میگوید اوضاع خراب است. من دیگر چه بگویم؟
رنجبران: نه یک عدهای مقایسه میکنند.
همتی: ایشان هم همین را میگوید دیگر. میگوید شرایط بد است. مگر آقای پزشکیان تعریف کرده است؟ آنها تعریف میکردند، ما گفتیم تعریف نکنید، خوب نیست. اینها هم اگر زیاد تعریف کنند، میگوییم اشتباه نکنید.
رنجبران: یک صحنهای هم در مناظرهها بود که شما به آقای رئیسی لیستی از بدهکاران عمده بانکی ارائه دادید، اگر اشتباه نکنم. آقای رئیسی به شما گفتند که آقای همتی من این لیست را دارم. با چه نیتی این کار را کردید؟
همتی: نیت خاصی نداشتم. در جلسهای که فکر میکنم آقای جلیلی و دیگران هم بودند، مطرح شد که این بدهکاران مربوط به دوره شما بوده و هیچ کاری انجام نشده است. من گفتم که این بدهکاران مربوط به دوره من نیستند. من زمانی که به بانک مرکزی آمدم، بسیاری از این بدهیها را وصول کردم. گفتند چرا پیگیری نمیکنید، گفتم پیگیری میکنم. گفتند چرا اسامی را اعلام نمیکنید؟ من جلسه بعد اسامی را آوردم و گفتم بانک مرکزی مجاز نیست اسامی بدهکاران را اعلام کند، چون ممکن است این افراد علیه بانک شکایت کنند. ولی رئیس قوه قضائیه این اختیار را دارد که اسامی را اعلام کند. من اسامی را به ایشان دادم و گفتم اگر تمایل دارید خودتان اعلام کنید، اما اعلام نشد.
رنجبران: بعد از مناظره، به شما چه گفتند؟
همتی: گفتند چرا اینکار را کردید؟ گفتم بالاخره انتخابات است، یک مسائلی را شما میدانید و یک مسائلی را ما میدانیم.
رنجبران: بعد از انتخابات رفتید به دیدار شهید رئیسی و به ایشان تبریک گفتید. آیا شده بود که در دوره سهسالهشان از شما کمک یا نظری بخواهند؟
همتی: نه هیچ وقت. فقط دو هفته آخر آقای دکتر مخبر که با هم رفاقت قبلی داشتیم؛ ایشان در بانک سینا رئیس هیئت مدیره بودند و من مدیرعامل بودم و 7 سال با هم کار کردیم و دوست من هستند و ارادت دارم خدمت ایشان و اخیرا هم یکی دوبار ایشان را دیدم. وزیر هم بودم ایشان را دیدم.
رنجبران: و انصافا آقای مخبر در دورهای که باید انتخابات را برگزار میکرد، به معنای واقعی کشور را خوب اداره کرد.
همتی: بله، ایشان آدم سلیمالنفسی است و عملکرد خوبی داشتند. حدود یک هفته مانده بود به حادثه سقوط هلیکوپتر، به من گفتند که ملاقاتی داشته باشیم. من گفتم اگر بشود ستاد اجرایی ملاقات کنیم. ولی ایشان گفت من دیگر آنجا میروم و ریاست جمهوری هستم. گفتم من خیلی مایل نیستم آنجا بیایم ولی اگر اصرار دارید، میآیم.
رنجبران: ایشان شما را دعوت کردند؟
همتی: بله و جلسهای برگزار شد. پیشنهاداتی مطرح شد. گفتند چرا اینها را نمیگویید؟ گفتم وقت بدهند ما میآییم صحبت میکنیم. کسی به ما وقت نداده و پیشنهادی نخواسته. گفتند اتفاقا ذکر خیر شما با آقای رئیسی بوده و من هماهنگ میکنم یک ساعتی با هم صحبت کنید. و همانجا به آقای اسماعیلی زنگ زد که همین هفته یک وقتی را هماهنگ کنید که موسع که آقای همتی با آقای رئیسی صحبت کنند و برخی مسائل را مطرح کنند. گفتم من آماده هستم و هر وقت بگویند، میآیم. اما فرصت نشد و شهادتشان پیش آمد که ما هم خیلی متأثر شدیم. چون من ایشان را دوست داشتم و از قبل هم ارتباطاتی داشتیم. من از سیاستهای اقتصادی ایشان انتقاد میکردم وگرنه که نقد شخصی به ایشان نداشتم.
رنجبران: اولین خبری که از حادثه هلیکوپتر شنیدید، سقوط بود یا مفقود شدن ایشان؟ چه احساسی داشتید؟
همتی: نه همان خبر سقوط را که شنیدم، اولین توییت را زدم و ابراز تأسف کردم و برای سلامتی ایشان دعا کردم، ولی متأسفانه حادثه تأیید شد و ما همه بسیار متأثر شدیم. ایشان را شخصیتا دوست داشتیم. نقد میتوانیم بکنیم چون بالاخره در مسائل سیاسی، میگفتیم من بهتر از شما اداره میکنم و آنها هم میگفتند که ما بهتر اداره میکنیم. خب باشد ولی میگفتم این اداره کردن، این اشکالات را دارد. اگر من بودم، این اشکالات را رفع میکردم. نقد کردن ما به اینکه مخالف شخصیت یک کسی باشیم، ربطی ندارد.
رنجبران: باورتان میشد چنین حادثهای در سطح رئیس جمهور و وزیر خارجه اتفاق بیفتد؟ و اینکه نظام یک سال زودتر انتخابات برگزار کند؟
همتی: نه، چه کسی فکر میکرد که ما فکر کنیم؟ دوستان و اطرافیان که فکر میکردند سالهای سال هستند. اما ظرف یک ماه مسئولیتهایشان با پایان رسید.
رنجبران: اگر بخواهید نقاط قوت و ضعف آقای رئیسی را در این سه سال بگویید، چه میگویید؟
همتی: ایشان شخصیت بسیار شریف و قابل احترامی بودند. من بیشترین ارتباط را وقتی در قوه قضاییه بودند، داشتم و مشکلی نداشتیم. ایشان گفتند من اقتصاددانها را جمع میکنم و از نظراتشان استفاده میکنم که نکردند. افرادی که ایشان با آنها کار میکردند، احساس نمیکردم توانایی کار داشته باشند. البته مشکل اصلی بیشتر ناشی از شرایط تحریم و مشکلات داخلی بود. دوستان آن موقع میگفتند شما بلد نیستید و ما بیاییم، میتوانیم و شما تحریم را بهانه کردید اما در عمل نتوانستند موفق باشند. بالاخره شرایط تورمی و مشکلات مردم ادامه پیدا کرد، مثل مشکل مسکن. بنابراین انتقادهایی که به دوره قبل میکردند، ما هم همان انتقادها را داشتیم. بخش مهمی از مشکلات کشور ما ناشی از تحریمهاست، ولی بخش مهم دیگری مربوط به حکمرانی اقتصادی است. روشهایی که الان داریم، از جمله قیمتگذاریها، کاملاً غلط است. شما پرسیدید نظر امام درباره اقتصاد چیست، امام بارها گفتهاند دولت در جاهایی که مردم میتوانند کار کنند، نباید ورود کند و فقط نظارت داشته باشد. این همان مفهوم حکمرانی خوب یا Good Governance است که مدل روز دنیا در دولتداری است. دولت باید فقط در جاهایی که مردم توانایی ندارند، وارد شود و بقیه امور را به مردم بسپارد و نظارت کند. یعنی بازار را اصلاح کند. یعنی به جای اینکه خودت به جای بازار بنشینی، بازار را اصلاح کن. در صورتی که برخی از دوستان، مایلند خودشان جای بازار، قیمتگذاری کنند و مردم را موظف به اجرا کنند، بدون نظارت مناسب. ما یک راهحل بینابینی قبول کردیم که هم بازار را نظارت نمیکنیم و هم دست از کار برنمیداریم.
رنجبران: اگر بخواهید یک نقطه مثبت از دولت آقای رئیسی بگویید، چیست؟
همتی: شخصیت خود آقای رئیسی. با کسی که با ایشان رابطه داشت، رفتاری صمیمی، دوستانه و مهربان داشتند. همیشه اینطور بودند.
رنجبران: در ارتباطشان با مردم؟
همتی: ارتباطشان با مردم هم خوب بود. آن چیزی که ما میدیدیم، خوب بود. ایشان واقعا مردمدار بودند. این مسائل اصلا ربطی به اختلاف نظرهای سیاسی ما ندارد. اشکال این است که برخی همه چیز را با هم قاطی میکنند. من به عنوان یک فرد با دیدگاه اقتصادی میگویم که روش حکمرانی و مدیریت اقتصادیشان غلط بود و من آن را نمیپسندم و معتقدم میتوانستم بهتر اداره کنم.
اما به این معنی نیست که شخصیت ایشان بد باشد. شخصیت ایشان، بسیار خوب، متواضع و مومن بود و من همیشه دوست داشتند که به کشور خدمت کنند.
رنجبران: آیا در این سه سال تصمیمات اقتصادی مهمی گرفته شد که قابل اشاره و خوب باشد؟
همتی: تصمیم به حذف ارز 4200 تومانی تصمیم شجاعانهای بود اما بد اجرا کردند. من توصیه هم کردم، ولی متأسفانه اجرا نکردند. اگر با تدبیر اجرا میشد، شاید بهتر بود.
رنجبران: بعد از شهادت آقای رئیسی، شما دوباره نامزد شدید اما تأیید نشدید. علت چه بود؟
همتی: من سوال کردم، نگفتند تأیید نشدید، گفتند احراز نشدید. بالاخره میگویند میخواستند 5 ـ6 نفر را معرفی کنند و به آن جمع رسیدند.
رنجبران: چطور شد که شما وزیر اقتصاد دولت آقای پزشکیان شدید؟ چون صحبت از آقای طیبنیا بود؟
همتی: آقای طیبنیا مسئولیت اجرایی قبول نکردند و فقط به عنوان مشاور عالی قبول کردند که الان این هم تقریبا دیگر نیستند و حضور ندارند.
رنجبران: یک عکس سه نفره با آقای جواد آذری جهرمی و آقای طیبنیا انداختید.
همتی: ما عکس نینداختیم، من در دفترم بودم. آقای جهرمی مدتها بود نیامده بود، آمد دیدن من و بعد آقای طیبنیا که اتاقش کمی آنطرفتر است، در زد و دید ما نشستهایم، آمد نشست و آقای آذری هم فوری یک سلفی انداخت.
رنجبران: یک عدهای فکر کردند شما گعده ثابت دارید.
همتی: نه. در دانشکده در اتاق ما باز است و همه میآیند و میتوانند یک سلفی بگیرند. دیروز هم یکی از دوستان سلفی گرفت. نباید از آن عکس برداشت سیاسی کرد.
رنجبران: و ایشان قبول نکرد و شما قبول کردید.
همتی: بله قرعه به نام من خورد.
رنجبران: و 192 رأی هم آوردید. از مجلسی که نسبت به شما نقد و زاویه داشت، رأی خوبی آوردید.
همتی: بله خیلی. در کمیسیونها خیلی سوال میکردند. از همین بحثهایی که شما میکنید راجع به شهید رئیسی و ما هم توضیح میدادیم. همهشان هم قانع شدند و رأی دادند.
رنجبران: اگر دوباره برگردید آیا سیاستهای ارز نیمایی را که اصلاح کردید، دوباره ادامه خواهید داد؟
همتی: بله. برای اینکه آن را به صلاح کشور و اقتصاد کشور میدانم. اما چرا برخی میگویند این تصمیم را همتی گرفته؟ فکر میکنم بد نیست توضیح بدهیم. ببینید، این تصمیم، تصمیم ستاد اقتصادی دولت بود. ما در جلساتی مشترک با مجلس به این نتیجه رسیدیم. یعنی هم آقای قالیباف، هم رئیس کمیسیون اقتصادی و هم رئیس کمیسیون برنامه و بودجه در این تصمیم نقش داشتند و آن را تأیید کردند. اما در لحظهای که باید از من دفاع میکردند، نکردند. خب، بالاخره معمولاً میگویند ما شریک موفقیتها هستیم، اما در سختیها شراکتی نداریم!
من در جلسه ستاد اقتصادی این موضوع را مطرح کردم. ـ این را بگویم که پیش مردم شرمنده نباشم ـ گفتم آقای رئیسجمهور، شما شأنتان اجل است، رئیسجمهورید. آقای معاون اول هم شأنشان بعد از شما اجل است. آقای رئیس سازمان برنامه هم معاون رئیسجمهور است و مجلس با او کاری ندارد. آقای رئیس بانک مرکزی هم مجلس با او کاری ندارد. آقای دکتر طیبنیا هم مشاور عالی است، مجلس با او هم کاری ندارد. بعد شما اینجا تصمیم میگیرید و تنها کسی که در این زمینه به مجلس پاسخ هستم، من هستم. پس حداقل تصمیماتی که میگیرید، با من هماهنگ کنید تا من بتوانم پاسخگو باشم. بنابراین اینکه گفته میشود تصمیم همتی بوده، بله، همتی پیگیری کرده، اجرا کرده. بالاخره وزیر اقتصاد هستم، نمیشود تصمیم اقتصادی گرفته شود و وزیر اقتصاد آن را پیگیری نکند. اما تصمیم، تصمیم جمعی بود. حالا اینکه بعداً همه رفتند کنار و گفتند همتی را بزنیم، این سیاسی بود و ربطی به دولت هم نداشت. برخی گفتند همتی سه سال ما را به ناکارآمدی متهم میکرد، حالا وقتش است که نشان دهیم خودش ناکارآمد است. فقط توجه نکردند که در سهچهار ماه، ناکارآمدی کسی مشخص نمیشود.
رنجبران: کی برای شما مسجل شد که استیضاح رأی میآورد؟ در مجلس یا قبل از روز استیضاح؟
همتی: از قبل هم احساس میکردم ولی ظهر حس کردم که نظرها عوض شده و یک جریانهایی پشت پرده تلاش کردند.
رنجبران: چون تا ظهر هم همه فکر میکردند که این اتفاق نمیافتد.
همتی: بله تقریباً پنجاهپنجاه بود؛ حتی کمی به نفع من. اما از ظهر به بعد، احتمالاً توافقاتی پشتپرده انجام شد. نمیدانم دقیقاً چه شد، ولی ناگهان پشتم خالی شد.
رنجبران: فکر میکنید نفر بعدی چه کسی خواهد بود؟ گفته شده آقای مدنیزاده قطعی شده؟
همتی: بله، من هم شنیدم.
رنجبران: آقای مدنیزاده را چقدر میشناسید؟
همتی: ایشان استاد خوب اقتصاد هستند. مدتی هم در کمیته نقدینگی به ما در بانک مرکزی کمک میکردند. آدم خوشفکری است و به نظر من نیروی خوبیست. ولی تجربه اجرایی واقعاً ندارد. باید کمکش کنند تا بتواند این بخش را جبران کند و از پس این مسئولیت سنگین برآید.
رنجبران: فکر میکنید از مجلس رأی اعتماد بگیرد؟
همتی: نمیدانم، واقعاً مجلس غیرقابلپیشبینی است. ولی امیدوارم بگیرد. بالاخره نباید وزارتخانه بلاتکلیف بماند. این برای کشور مهم است.
رنجبران: چشمانداز اقتصاد کشور را چطور میبینید؟
همتی: انشاءالله که حداقل توافقی حاصل شود تا شاید اوضاع بهتر شود. من امیدوارم این اتفاق بیفتد.
رنجبران: این تصمیمگیری درباره پالرمو، نکته مثبتی بود؟
همتی: بله. اصلا خودم پیگیری کردم. خودم نامهاش را تهیه کردم و آقای رئیسجمهور خدمت رهبری فرستادند. ایشان اجازه دادند و ما هم پیگیر بودیم. اتفاقا مرکز پولشویی وزارت اقتصاد، یعنی مرکز مالی ما، پیگیری میکرد و این مسیر طی شد. حالا امیدوارم CFT هم تصویب شود.
رنجبران: CFT هم تصویب میشود؟
همتی: بالاخره مخالفینش از مخالفین پالرمو بیشتر هستند. باید صبر کنیم ببینیم مجمع چه تصمیمی میگیرد. من امیدوارم تصویب شود. باید به سمت FATF برویم. اگر حل نشود، مشکلاتمان در روابط بانکی بینالمللی باقی میماند. حتی اگر تحریمها رفع شوند، باز هم این مسئله یک گرفتاری است.
رنجبران: با توجه به شناختی که از ترکیب مجمع تشخیص دارید، فکر میکنید CFT به تصویب برسد؟
همتی: از نظر من پنجاهپنجاه است. به نظرم مخالفینش از پالرمو بیشترند، ولی امیدوارم دوستانی که به مجمع میروند، توضیحاتی بدهند که باعث شود قانع شوند و رأی مثبت بدهند.
رنجبران: خبری هم شنیدیم که قرار است سفیر شوید. درست است؟
همتی: نه، فعلا که خبری نیست. قرار بود به چین برویم که آقای رحمانی رفتند.
رنجبران: بحث رفتن شما به روسیه مطرح بود.
همتی: نه من روسیه نمیروم.
رنجبران: الان متمرکز هستید در دانشگاه؟
همتی: بله.
رنجبران: یعنی دیگر ارتباطی با دولت ندارید؟
همتی: نه فعلاً هیچ ارتباطی ندارم.
رنجبران: بعد از اینکه از دولت رفتید، با آقای رئیس جمهور دیداری نداشتید؟
همتی: چرا یکی دوبار دیدار داشتیم و صحبت کردیم، ولی ایشان سرشان شلوغ است. ما هم نمیتوانیم مزاحمشان شویم.
رنجبران: پیشنهاد جدیدی به شما داده نشد؟
همتی: نه، پیشنهادی نشده.
رنجبران: خیلی سپاسگزارم آقای همتی. مثل همیشه گفتوگو با شما لذتبخش بود. من هم برای شما آرزوی توفیق دارم. شما عزیزان که از ابتدای انقلاب در عرصههای مختلف مدیریتی بودید، هرکدامتان یک ذخیره برای کشور هستید. نظرات، انتقادات، پیشنهادات و تجربیاتتان باید مورد توجه قرار گیرد.
همتی: سلامت باشید. من فقط این را به مردم عزیز بگویم که ما از روز اولی که در این کشور مسئولیت گرفتیم، هدفمان خدمت به مردم بود. الان هم که کنار رفتیم، باز اگر جایی ببینیم میتوانیم کمک کنیم، دریغ نمیکنیم. اگر هم نتوانیم، حداقل دلسوزانه نقد میکنیم. ممکن است گاهی برخی انتقادها تند باشد؛ بله، من نسبت به رانتخوارها تندم، شوخی ندارم. اگر ببینم جایی ظلم میشود، شاید برخورد تندی هم داشته باشم. ولی با مردم، همیشه با روی خوش برخورد میکنیم. ما هر روز با مردم در ارتباط هستیم و سعی میکنیم که با روی خندان به مردم خدمت کنیم و هر جایی بتوانیم به نظام و کشور کمک کنیم، دریغ نمیکنیم.
0 دیدگاه