به گزارش پارسینه ماموران مخفی یا همان جاسوسان افرادی متبحر هستند که در عملیاتهای پنهانی هستند. آنها در مقیاس جهانی فعالیت میکنند، به دولتها در بهدست آوردن دادههای ضروری و کمک به عملیاتهای مخفی یاری میرسانند. اگر آنها در سرزمینهای دشمن دستگیر شوند، داستانشان رنگ تاریکی به خود میگیرد. بسیاری از آنها به خانه برنمیگردند و جذبکنندگان یا همان مسئولین رده بالا به کسانی که بازمیگردند، توجهی نمیکنند.
در اینجا ده روایت متفاوت از ماموران مخفی یا جاسوسان هندی آورده شده است که پس از انجام عملیات بهطور یکجانبه بازگشتهاند.
رامراج
رامراج به عنوان یک مامور ویژه هندی که در سال 2004 به عنوان جاسوس به پاکستان فرستاده شده بود، در روز بعد دستگیر شد. او پس از دو سال بازداشت در پاکستان، به هفت سال زندان محکوم شد. پس از بازگشت به هند پس از نزدیک به هشت سال، سعی کرد با مقامات هندی که او را به عنوان یک مامور ویژه در فوریه 2004 به پاکستان فرستاده بودند، تماس بگیرد.
دانیال
او در سال 1992 به عنوان یک جاسوس برای یک سازمان جاسوسی هندی شروع به کار کرد و در سال 1993 هنگامی که از مرز پاکستان عبور میکرد، دستگیر شد. پس از گذراندن دوران محکومیت خود، در سال 1997 به هند منتقل شد. در حال حاضر او به عنوان یک راننده سهچرخ فعالیت میکند.
سورام سینگ
سورام سینگ ادعا میکند که در سال 1974 بهطور غیرقانونی وارد پاکستان شده و توسط مرزبانان پاکستانی در مرز دستگیر شد. او به مدت تقریباً چهار ماه در زندان گورا در سیالکوت تحت بازجویی قرار گرفت. سپس او تقریباً 13 سال و هفت ماه را در زندانهای مختلف پاکستانی گذراند. سینگ در سال 1988 به هند تحویل داده شد.
موهنلال بشکار
موهنلال بشکار برای انجام عملیاتهای جمعآوری اطلاعات ملی انتخاب شد. او تحت نام مستعار محمد اسلم به اسلام گروید. سپس در پاکستان بازداشت شد، عمدتاً بهمنظور استخراج اطلاعات در مورد توسعه هستهای این کشور. پوشش او زمانی برملا شد که یکی از همکارانش او را بهعنوان یک جاسوس دوگانه برای هند و پاکستان افشا کرد.
بشکار پس از گذراندن 14 سال در زندان، بهعنوان بخشی از تبادل زندانیان هندی-پاکستانی آزاد شد. او بعدها کتاب جذاب "یک جاسوس هندی در پاکستان" را نوشت.
راویندرا کاوشیک
راویندرا کاوشیک، اهل منطقه سری گنگانگر در راجستان، یک بازیگر تئاتر پرشور بود. او تنها 21 سال داشت که توجه تولیدکنندگان RAW را در یکی از نمایشهایش جلب کرد. او دو سال بعدی را صرف آموزشهای قدرتی و بدنی، و همچنین یادگیری زبان اردو، ادبیات دینی اسلامی و جغرافیای پاکستان کرد. در سن 23 سالگی، در سال 1975، تحت نام مستعار نبی احمد شاکر به پاکستان سفر کرد و در دانشگاه کراچی در رشته حقوق ثبتنام کرد. پس از فارغالتحصیلی، به عنوان افسر سوگند خورده به ارتش پاکستان پیوست و در نهایت به رتبه سرهنگی ارتقاء یافت. ببر سیاه 16 سال آخر عمر خود را در زندان میانوالی پاکستان گذراند، جایی که پس از کشف نقشهاش در آنجا در سال 2001 درگذشت.
کشمیر سینگ
هر عامل مخفی خوششانس نیست که به عنوان یک مأمور ویژه فعالیت کند. نه، داستان آنها همیشه هیجانانگیز نیست. گاهی اوقات این داستانها به ترس و وحشت مربوط میشوند، در حالی که دیگران الهامبخش هستند. اداره هند کشاورز کَشمیر سینگ را به عنوان یک مأمور ویژه قراردادی استخدام کرد. افسران اطلاعاتی پاکستان او را در لباس غیرنظامی دستگیر کردند و او را به جاسوسی متهم کردند. او 35 سال در زندان به سر برد، 17 سال از آن را به زنجیر بسته به یک تیر در زندان گذراند. او 35 سال را بدون دیدن آسمان، خورشید یا هر کسی دیگر تحمل کرد. در اواخر زندگی، او عقل خود را از دست داد و رئیسجمهور پاکستان، ژنرال پرویز مشرف، او را به دلایل انساندوستانه عفو کرد. و او در سال 2008 به هند بازگشت.
اجیت دووال
اجیت دووال، افسر IPS از ایالت کرالا، هفت سال در پاکستان به عنوان یک پاکستانی مسلمان به صورت مخفیانه فعالیت کرد. در عملیات «بلک تاندر»، او به عنوان یک جاسوس پاکستانی برای تروریستهای خالصتان (جداییطلبان سیک) وارد معبد طلایی شد و اطلاعات حیاتی جمعآوری کرد. او دریافتکننده دومین نشان شجاعت غیرنظامی بالاترین افتخار هند، یعنی "کیرتی چاکرا"، است و در حال حاضر به عنوان مشاور امنیت ملی (NSA) خدمت میکند.
ساراواتی راجامانی
در سن شانزده سالگی، ساراواتی راجامانی در ارتش ملی هند (INA) ثبتنام کرد. به عنوان عضوی از یک خانواده مرفه، تمام جواهرات خود را به هدف نیک INA اهدا کرد. ساراواتی و پنج دختر دیگر سپس خود را به جای پسران جوان جا زدند و شروع به جاسوسی از بریتانیا کردند. آنها موفق شدند به مدت چند سال اطلاعاتی را به ستاد INA ارسال کنند. در حالی که به طور کامل نقش یک مامور مخفی را ایفا میکردند، گروه به عنوان خدمتکار در کمپهای نظامی بریتانیا کار میکردند و به دقت بر فعالیتهای نظامی بریتانیا نظارت میکردند.
سه مات خان
سه مات خان یک اپراتور مخفی هندی-کشمیری مستقر در پاکستان بود که عمدتاً در طول جنگ هند و پاکستان در سال 1971 فعالیت میکرد. او به عنوان یک رابط برای ذهنهای هندی عمل میکرد، اما یک گام جلوتر رفت و اطلاعات محرمانهای برای هند به دست آورد. مهمترین اطلاعاتی که سه مات به دست آورد، طرح پاکستان برای نابودی ناو INS ویرات هند، یک کشتی اقیانوسپیما و حامل هواپیمای کلاس سنتور بود. به لطف مشارکت هند، نقشه پاکستان فوراً لو رفت و شکست خورد. او بعد از بازگشت به هند باردار از همسر پاکستانی خود شد. پسر او بعدها به ارتش هند پیوست.
رامشوار نات کاو
رامشوار نات کاو نقش کلیدی در تأسیس سازمان RAW و گروه NSG داشت. او مسئول امنیت جواهر لعل نهرو نیز بود. زندگی او اساساً بدون هیچ توجهی پیش رفت و اطلاعات کمی دربارهاش وجود دارد. برخی بر این باورند که او در پیروزی هند در جنگ 1971 نقش بسیار مهمی ایفا کرده است. او همچنین در طول دوران ریاستش بر IB، به جنبش کنگره ملی آفریقا در مبارزه با نژادپرستی کمک کرد. در دهه 1980، او به طور تصادفی فرماندهی میزو رام را بر عهده داشت.
در کل تمام کشورها آرزوهای خود را می سازند و واقعیت زمین تا آسمان با آنچه ما میبینیم متفاوت است. بالیوود هم مانند بسیاری از مراکز ساخت فیلم سعی در بزرگنمایی است که بسیار هم موفق بوده است اما زندگی سیاه تر و تلخ تر از قهرمانان بالیوودی است.
0 دیدگاه